چکیده:
ترک درمان یکی از شقوق ترک فعل است که به دلیل ارتباط با سلامت انسان ها از اهمیت زیادی برخوردار است . دو دیدگاه در خصوص مسوولیت تارک درمان وجود دارد: دیدگاه اول ، که معتقد به مسوولیت مطلق علت اولیه است و برای تارک درمان مسوولیتی در قبال تشدید، قائل نیست . مهم ترین دلیل ایشان ، صعوبت احراز رابطه استناد و تشکیک در امکان تشکیل عنصر مادی از طریق ترک فعل است ؛ دیدگاه دوم ، که معتقد به مسوولیت نسبی تارک میباشد و ضمن رد عدم تحقق عنصر مادی جرم با ترک فعل ؛ در صورت وجود رابطه استناد بین ترک درمان و آثار ناشی از آن ، مانعی بر سر راه تحقق مسوولیت تارک درمان در مقابل تشدید آثار حادث شده نمیبیند و به نظر میرسد این نظریه مورد پذیرش قانونگذار در سال ١٣٩٢ قرار گرفته است . رابطه استناد رابطه ای علمی است و احراز مسوولیت تارک درمان ، منوط به احراز رابطه استناد بر اساس آن چه اصول حقوقی در لزوم تفکیک عوامل موثر در آسیب بیان داشته اند میباشد و در تسلسل علل و اسباب موجود در کنار تارک درمان ، هریک به میزان صدق رابطه استناد مسوول خواهند بود.
Treatment leave is a branch of leave of action which is too important due to its relation to human health. There are two insights on treatment leaver: the first one believes in absolute liability for the initial reason and it considers no liability for treatment leaver against aggravation. The most important reason is the difficulty in confirming the relationship between documentation and suspicious in the possibility of shaping material element through leave of action. The second one believes in leaver’s relatively liability; it refuses the realization of material element and asserts that in the case of a documented relationship between treatment leave and its effects, there is no barrier against the realization of leader’s liability on intensification of new happened effects. It seems that this theory was accepted by lawmaker in 2013. Documented relationship is a scientific one and admiring treatment leaver’s liability depends on such relationship by legal principles on the necessity of separating affecting factors on damage in the hierarchy of causes and effects alongside treatment leaver’s liability proportionate to the trueness of this relationship.
خلاصه ماشینی:
"مهم ترین دلیل ایشان ، صعوبت احراز رابطه استناد و تشکیک در امکان تشکیل عنصر مادی از طریق ترک فعل است ، هرچند که این نظر در موارد ترک افعال محض به دلیل عدم توانایی و قابلیت ایجاد تأثیر در عالم ماده و نتیجه به وجودآمده صحیح است و به نظر میرسد با توجه به مثال های گفته شده توسط این عده توجه ایشان نیز در محدوده این ترک افعال محض بوده است ، ولی باید در نظر داشت در مواردی که ترک فعل همراه با رگه هایی از فعل میگردد مانند پزشکی که با تبلیغ از مصدومان برای مداوا دعوت مینماید و پس از حضور به دلیل عدم پذیرش و از بین رفتن وقت ، آسیب مصدوم بیشتر میشود، عنصر تأثیر موجود و به دلیل صدق رابطه استناد نسبت به تشدید صدمات باید به میزان صدق رابطه استناد وی را ضامن دانست ، یعنی همان طور که فعل ، سازنده عنصر مادی است ؛ ترک فعل ناشی از اراده نیز با امتزاج با شرایط مادی و فیزیکی دیگر، از حالت عدمی محض ، خارج شده و توانایی تشکیل عنصر مادی را پیدا مینماید، امری که ضروریات اجتماعی و منطق عرفی تأییدکننده آن میباشد و مورد قبول طرفداران دیدگاه دوم است ."