چکیده:
در فقه توجه ویژه ای به مساله حفظ نفس محترمه شده به گونه ای که حکم وجوب یا حرمت در صورت تزاحم با حفظ جان خود یا دیگری در بسیاری از موارد تخصیص خورده است . با وجود این فقها به شکل خاص به موضوع مسوولیت پزشک در قبال بیماران اورژانسی نپرداخته اند، لیکن مسوولیت پزشک در برابر بیماران اورژانسی از دو وجه در فقه قابل بررسی است . بر این اساس بررسی دیدگاه آنان در این خصوص نیازمند کنکاشی عمیق است . نتایج پژوهش نشان می دهد که فقها به مساله تکلیف به نجات جان اشخاص در معرض خطر شدید عمدتا در قالب چند مثال سنتی پرداخته اند، لیکن از آنجا که می توان میان حکم تکلیفی با حکم وضعی ملازمه برقرار کرد، باید گفت فروض ذکرشده خصوصیتی نداشته و نظر اکثریت فقها بر وجوب چنین تکلیفی توسط پزشک در این شرایط است و تارک فعل را ضامن می دانند. از طرفی هرچند در خصوص لزوم اخذ رضایت جهت شروع به درمان بیماران اورژانسی که ولی آن ها در دسترس نیست میان فقهای اهل سنت و شیعه اختلاف است ، لیکن اکثریت فقهای امامیه به لزوم چنین شرطی حکم داده اند.
Religious jurisprudence has been paid special attention the issue self-respect protection so that obligation and prohibition order have been emphasized in case of interference with self- life or else in many cases. However the jurists have not thought about, the issue of physician responsibility for emergency patients in particular. But the physician responsibility for emergency patients can be studied in two aspect in religious jurisprudence. Therefore, investigation of their view point requires a deep study. The results show that religious jurisprudence have mostly thought about the rescue of risky patients in many traditional examples. But regarding to relationship between duty and statute order; it can be said about the above mentioned assumptions are not property and the majority opinion of religious jurisprudence is on the necessity of this order in these conditions. Who is leaving it she or he will be held accountable. Although, there is dispute Between Sunni and Shiite religious jurisprudence about necessity of getting consent to begin treatment of emergency patients who their family are not available, but the majority Shiite religious jurisprudence have ordered on the necessity of this term.
خلاصه ماشینی:
"ترک فعل در حقوق اسلامی تحت عنوان کف و خودداری از کمک آمده است ، به طور کلی هیچ یک از فقها به مسأله تعهد پزشک به نجات جان بیماران اورژانسی (بیهوش ) مستقلا توجه نکرده اند، لیکن هر یک در پاسخ به این سؤال مقدر که آیا فرد مورد نظر در شرایط اورژانسی ملزم به نجات بیمار اورژانسی است یا خیر عقیده خود را در قالب چند مثال ابزار داشته اند، هرچند در این خصوص اختلافاتی وجود دارد.
) نتیجه گیری از غوری که در عقاید فقهای امامیه و اهل سنت در ارتباط با مسأله «اطعام مضطر» و «التقاط لقیط » صورت پذیرفت نتایج ذیل قابل استنباط است : ١ـ به جرأت میتوان گفت نظر مشهور فقها بر وجوب و تکلیف اطعام مضطر و التقاط لقیط و به طور کلی وجوب نجات هر خصی است که در حالت اورژانسی است ، هرچند برای خودداری از این تکلیف حکمی وضعی (اعم از کیفری و مدنی ) تعیین نکرده اند، لیکن به حکم عقل و شرع و ملازمه حکم تکلیفی با حکم وضعی بایستی پزشک را مسؤول دانست و بر طبق نظر فقها همان طور که پزشک در قبال فعل و تقصیر خود مسؤول است ، پس در قبال ترک فعل نیز ضامن است ."