چکیده:
به منظور بررسی روابط بین جهت گیری مذهبی و شخصیت براساس نظریه ی آیزنک ، ۸۰ آزمودنـی که ۴۰ نـفر آنان زن و ۴۰ نفر دیگر مرد بودنـد، به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه ی شخصیت آیزنک پاسخ دادند. هم چنین به منظور ارزیابی جهت گیری مذهبی ، مقیاس جهت گیری مذهبی بهرامی احسان ، اجرا شد. این مقیاس چهار بعد جهت گیری مذهبی ، سازمان نایافتگی مذهبی ، بیش ارزنده سازی و کامجویی را ارزیابی می کند. نتـایج این پژوهش نشان داد که بیـن زنان و مردان در زیـرمـقیاس های نـوروزگرایـی ، روان پریش خویی و سازمان نایافتگی مذهبی ، تفاوت وجود دارد. هم چنین بین روان پریش خویی ، نوروزگرایی و جهت گیری مذهبی روابط معکوسی به دست آمد. هم چنین نتایج این پژوهش نشان داد که متغیرهای جمعیت شناختی در کنار متغیرهای نوروزگرایی و روان پریش خویی قادر به پیش بینی جهت گیری مذهبی نیستند. تحلیل رگرسیون نشان داد که روان پریش خویی و نوروزگرایی با جهت گیری مذهبی رابطه ی منفی داشته و متغیرهای جمعیت شناختی سهمی در این میان ندارند.
The aim of the present study was to determine the relationship between personality, according to Eysenck's theory, and different aspects of religious orientation. To do so, Eysenck's personality questionnaire was administered to 80 randomly chosen subjects (40 men and 40 women). To determine various aspects of religious orientation, an author-made questionnaire was used. Such scale measures 4 different religious orientations including religiosity, religious disorganization, hedonism and religious pretentiousness.
The results of the present study showed that there was a significant difference between men and women in the subscales of neuroticism and psychoticism and religious disorganization. Also, an inverse relationship between religious orientation, psychoticism and neuroticism was observed. Furthermore, our results showed demographic variables as predictive variables, along with neuroticism and psychoticism, did not predict religious orientation. Regression analysis indicated that psychoticism and neuroticism were negatively related to religious orientation regardless of the presence of demographic variables.
خلاصه ماشینی:
"در حالی که در تفسیر آیزنک (آیزنک و آیزنک ، ۱۹۸۵)، احتمالا بعد روان پریش خویی به صورت معنی داری با مذهبی بودن ، بیشتر از برون گرایی ۱۴ و ابعاد نوروزگرایی ۱۵ ارتباط دارد، اغلب پژوهش های انجام شده که با استفاده از مقیاس جهت گیری مذهبی (آلپورت و راس ،۱۹۶۷) انجام شده است ، شواهدی برای رابطه ی معنادار بین نمرات پایین در سایکوتیزم و هر یک از این دو بعد جهت گیری مذهبی گزارش نکرده اند (جانسون ۱۶ ودیگران ، ۱۹۸۹؛ رابینسون ۱۹۹۰،۱۷).
1- religiosity 2- psychotisim 3- Eysenck 4- Eysenck 5- Allport 6- Ross 7- Maltby 8- Lewis 9- personal 10- Kahoe 11- Meadow 12- Genia 13- Shaw 14- extroversion 15- neuroticism 16- Janson 17- Robinson 2 این در حالی است که برخی از پژوهش ها وجود رابطه ی منفی بین روان پریش خویی و جهت گیری درونی به سمت مذهب را گزارش کرده اند (مالتبی و دیگران ، ۱۹۹۵).
وی با ورود متغیرهای دموگرافیکی نظیر سن و جنسیت ، رابطه ی بین نوروزگرایی ، روان پریش خویی و برون گرایی را با جهت گیری مذهبی درونی بررسی کرده و نهایتا عدم رابطه ی معنی داری گزارش شده است .
هم چنین نتایج این پژوهش یافته های اگان و دیگران (۲۰۰۴) را درخصوص ضرورت توجه به متغیرهای دموگرافیک در مطالعات مربوط به مذهب و شخصیت را به صورت کلی تایید کرده اما صرفا بر تفاوت دو جنس در برخی از ابعاد جهت گیری مذهبی و ابعاد شخصیت تأکید دارد."