چکیده:
در این مقاله کوشش شده است در تحلیل فرایند تصویر بر نقش تصور در شکل گیری تصویر تکیه ، و با حفظ هویت نظری تصویر، ساختاری با عناوین تصویر مرکزی، ابزار تصویر، لحن تصویر، کارکرد تصویر و ذهنیت تصویری متن برای آن در نظر گرفته شود؛ آن گاه انواع تصویر از دید سطح و عمق ، ایستایی و پویایی، نقاشیک و سینمایی، باز و گسترده و محدود و بسته و تصاویر مستقل و وابسته معرفی و تبیین گردد. این پژوهش بر مبنای بررسی تصاویر شعری در ١٠٧ صد شعر کل اشعار شاملو انجام گرفته که با در نظر گرفتن دوره های مختلف شعری و با معیار کوتاهی و تصویری بودن برگزیده شده است . نتایج پژوهش نشاندهنده پیوند تصاویر با بافت موقعیتی آنها در شعر شاملو است . تنوع موضوعی اشعار و پویایی شاعر در روند آفرینش هنری به بهره مندی وی از انواع گوناگون تصویر در اشعارش منجر شده است . تصاویر پویا و متحرک، سینمایی و تصاویر عمق بیشترین بسامد و تصاویر نقاشیک و ایستا کمترین بسامد را دارند؛ تحلیل انواع تصویر در شعر شاملو بیانگر محتوای عصیان گرانه ، اعتراضی و انتقادی برخاسته از جهان فکری و تصورات درونی و موقعیت های پیش آمده و برایند زندگی اجتماعی و فردی اوست .
خلاصه ماشینی:
"بررسی تصویر و معرفی انواع آن در شعر احمد شاملو دکتر فرهاد طهماسبی استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر زهره صارمی چکیده در این مقاله کوشش شده است در تحلیل فرایند تصویر بر نقش تصور در شکل گیری تصویر تکیه ، و با حفظ هویت نظری تصویر، ساختاری با عناوین تصویر مرکزی، ابزار تصویر، لحن تصویر، کارکرد تصویر و ذهنیت تصویری متن برای آن در نظر گرفته شود؛ آن گاه انواع تصویر از دید سطح و عمق ، ایستایی و پویایی، نقاشیک و سینمایی، باز و گسترده و محدود و بسته و تصاویر مستقل و وابسته معرفی و تبیین گردد.
این پژوهش بر مبنای بررسی تصاویر شعری در ١٠٧ صد شعر کل اشعار شاملو انجام گرفته که با در نظر گرفتن دوره های مختلف شعری و با معیار کوتاهی و تصویری بودن برگزیده شده است .
تصویر عمق با کمک واژگان و فرایند ذهنی از یک مرحله ساخت و سطح تصاویر عینی و حسی بالاتر میرود و به اتفاقی تبدیل میشود که در درونش واقع است ؛ آنچه شاعر و شعر به همراهی خواننده انجام میدهند.
برای درک این تصویر باید با دید سینمایی با آن برخورد کرد که حاصل تلفیق و ترکیب عوامل و زمینه های مختلف است ؛ مثل حرکت همزمان سهراب ، حضور گردآفرید، به زه کردن کمان و دست گشودن ."