چکیده:
آیین های زمستانی در ایران از گذشته های بسیار دور برگزار میشده انـد. در واقع ، این فصل به دلیل مشغله کمتـر روسـتاییان ، بهتـرین زمـان بـرای اوقـات فراغت آنها به شمار میرفتـه و بـه همـین دلیـل بـازیهـا و نمـایش واره هـای زمستانی بسیاری اجرا میشده است . این نمایش هـا یـا بـازیهـا، ویژگـیهـا و جنبه هـای نمایشـی برجسـته ای همچـون بـازیگری، ماسـک ، گـریم و لبـاس ، گفتاشنود، ابزار صحنه ، صحنه ، زمان و موسیقی داشتند. در این مقاله ، سه آیـین نمایشی از جمله آیین «طلب باران »، «بند آمدن باران » و «برفی کردن » به همـراه جنبه های نمایشی آنها بررسی شده است
خلاصه ماشینی:
گفتاشنود به صورت ترانه خواني بـود و موسـيقي در اين آيين ها برگرفته از سازهاي محلي هر منطقه بود که يـک يـا دو نفـر بـه همراه بازيگر اصلي، آن را اجرا ميکردند.
در ايـن مراسـم ، کوسه که مردي با ريش و سبيل سفيد بود، با نواختن زنـگ ، کـارش را شـروع ميکرد، او زنگ را مينواخت و به اين ترتيب مردم متوجه وجود او ميشـدند، ابتدا کودکاني که به همراه کوسه بودند، مانند هم سرايان ميخواندند: کوسنگلون نادرشا بـــارون رحمـــت شـــا اگر بـارون نيايـد ريــش کوســه ورآيــد در مراسم «کوسه گلين » در استان فارس ، کوسه لباسي نامتعارف ميپوشـيد، سوار بر چوب بالا و پايين ميپريد و زنگي را به صدا در ميآورد و وارد خانـه اهالي ميشد و به صورتي نمادين به جستجوي اجاق خانه مـيپرداخـت .
در خراسان ، بويژه منـاطق شـمالي آن ، به دليل سرماي طولاني زمستان و بهار ديـررس ، ايـن آيـين در ميانـه بهـار برگزار ميشد اما هرچه به سمت جنوب پيش ميرويم ، به دليل طـولاني شـدن دوره گرما، اين آيين ها زودتر انجام ميشدند؛ به طـوري کـه در جنـوب غربـي ايران که ريزش باران ها از آبان ماه شروع ميشود، اگر بارندگي کاهش مييافت ، مراسم را زودتراجرا ميکردند يعني در آذرماه که در گاهنامه بوميان با قـوس و عقرب (آبان و آذر) هم زمان بود.
اين آيين را اغلب ، کودکان اجرا مـيکردنـد؛ بـدين صـورت کـه بـا همـان لباس هاي معمولي خود بـه راه مـيافتادنـد و يـک نفـر را بـه عنـوان چوبـدار (سردسته ) انتخاب ميکردند سپس کتي را به سر چوبي ميزدند و سردسـته بـا اين چوب جلوي گروه به راه ميافتاد.