چکیده:
بیداری نخستین گام در سیر و سلوک است و تا بیداری رخ ندهد حرکت در مسیر عرفان آغاز نخواهد شد. بیداری در برخی از متون عرفانی پیش از قرن هفتم، با نام «یقظه و انتباه» ذکر شده است و اولین منزل سیر و سلوک به شمار آمده است. در برخی دیگر از متون بی آن که به اصطلاح یقظه و انتباه اشاره شود، تلویحا در ضمن مقام توبه به آن پرداخته شده است و در پاره ای از آثار نیز بیداری و جایگاه آن مغفول مانده است. یقظه و انتباه مرحله ای مهم و سرنوشت ساز در سیر و سلوک است. خط قرمزی است که دوران پیش از توبه و پس از آن را جدا میکند و با توجه به تنوع و تعدد عوامل ایجاد آن از جذابیت خاصی برای پژوهشگر مباحث عرفانی برخوردار است. خواجه عبدالله انصاری از نویسندگانی است که در منازل السائرین با موشکافی خاصی به یقظه و انتباه پرداخته، عوامل آن را به دقت دسته بندی کرده است. در این مقاله ضمن بررسی عوامل یقظه و انتباه در منازل السائرین، جایگاه یقظه و انتباه در تحول روحی عارفان تذکره الاولیاء عطار نیشابوری تبیین می شود. بسیاری از حکایت های نقل شده درباره یقظه و انتباه عارفان را در تذکره الاولیاء می توان با دسته بندی خواجه عبدالله انصاری تبیین و تحلیل کرد.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به آنچه وی در منازل السائرین مطرح کرده است میتوان گفت برخلاف برخی افسانه ها که در شرح حال بیشتر بزرگان عرفان راه یافته، یقظه و انتباه بدون مقدمه و ناگهانی رخ نمیدهد بلکه انسان با اندیشیدن در نعمت های الهی، دیدن گناهان خود و معرفت به زیادت و نقصان روزگار – که هر یک نیز به دنبال اسباب متعدد رخ میدهد – بیدار می شود و توبه میکند.
هرچند عطار در تذکره الاولیاء به صراحت از مرحله آغازین سلوک سخن نگفته اما در بسیاری از شرح حال های نقل شده در این اثر، رد پای بیداری – گاه روشن و در ضمن حکایتی مفصل همچون توبه ابراهیم ادهم و گاه موجز و اشاره مانند – دیده میشود.
در روایتی دیگر نیز که عطار درباره تحول روحی شقیق نقل کرده است، شقیق در جریان گفتگو با غلامی در بازار بلخ متوجه نعمت های الهی می شود و از دنیا اعراض می کند: «نقل است که در بلخ قحطی عظیم بود، چنان که یکدیگر را میخوردند.
ابوعلی شقیق بلخی از جمله عارفانی است که یقظه و انتباه او با توجه به دسته بندی خواجه عبدالله در منازل السائرین به سبب نگرش قلبی به نعمت های الهی رخ داده است.
همچنین با آن که مباحث خواجه عبدالله انصاری در منازل السائرین از دقت خاصی برخوردار است اما اسباب و علل یقظه و انتباه به آنچه خواجه مطرح کرده است محدود نمی شود و می توان عواملی دیگر نیز برای بیداری برشمرد که به این مباحث در مقاله جداگانه ای به تفصیل پرداخته شده است."