چکیده:
قوه دافعه انسان در برابر ناملایمات و امور مضار را غضب گویند که به ممدوح و مذموم تقسیم می شود؛ اگر انسان با استضائه از نور عقل در مسیر حق قدم برداشته و غضب را تعدیل نماید پسندیده و ممدوح بوده، صفاتی چون شجاعت، غیرت و بسیاری از فضائل انسانی ثمره اش خواهد بود؛ ولی سرپیچی از قوه عاقله و افراط و تفریط در آن انسان را از حق مداری به خودمحوری می کشاند و محصولش تهور و ترس خواهد بود که هر دو مذموم اند.
عوامل غضب دنیاگرایی، خودپسندی و زمینه های تربیتی ناسالم قبل از بروز غضب و نیز مهار نفس به محض بروز خشم و قبل از هیجان غضب از راه های درمان این رذیله اخلاقی است.
هنر مهار خشم به دو قسم باطنی (تفکر در عواقب ناپسند طغیان خشم، یادآوری خشم خدای سبحان و...) و ظاهری (وضو گرفتن، ترک کردن محل، تحریک عاطفی مثبت و...) تقسیم می گردد
Anger is a faculty against damages and adversities; the faculty is of two aspects: one is good and the other bad. The former is due to the light of reason and leads to such desirable states as courage and jealousy while the latter occurs by opposing reason optionally and leads to vices and selfishness rather than rightness; two bad properties of intrepidity and fear result from the latter. Such bad conducts cannot be essential and, therefore, may be treated in two ways: first, opposing their causes such as world-seeking, selfishness and destructive educational grounds when anger has not happened. And second, controlling the self when facing anger. Anger controlling may be in two ways, one is internal and the other external. The internal happens by thinking on indecent consequences of anger, reminding Divine anger, and the external by ritual ablution, leaving the place, causing positive affection.
خلاصه ماشینی:
ملای رومی در تصویر آن بسیار زیبا سرود: آن خدو زد بر رخی که روی ماه سجده آرد پیش او در سجدهگاه در زمان انداخت شمشیر آن علی کرد او اندر غزایش کاهلی گشت حیران آن مبارز زین عمل وز نمودن عفو و رحمت بی محل گفت بر من تیغ تیز افراشتی از چه افکندی مرا بگذاشتی آن چه دیدی که چنین خشمت نشست تا چنان برقی نمود و باز جست (مولوی، 1375: دفتر اول، 159) اگر غضب امامت عقل را بپذیرد و در مسیر اعتدال قدم نهد، ممدوح شده، بسیاری از صفات حسنه مانند شجاعت، غیرت، عفت، رأفت، رحمت و حلم، و آثاری مانند عزت، امنیت و سلامت حیات مادی و معنوی انسان در حیطة فردی و اجتماعی را به ارمغان خواهد آورد.
خشم و شهوت مرد را احول کند زاستقامت روح را مبدل کند چون غرض آمد هنر پوشیده شد صد حجاب از دل به سوی دیده شد (مولوی، 1375: دفتر اول، 18) مهار نفس به هنگام خروش غضب بسیار دشوار و امید به نجات آن کمتر از نجات کشتیای است که در دریا و میان صخرهها دچار طوفان شده است؛ چراکه کشتی را کشتیبان هست، ولی انسان را نجاتدهندهای نیست؛ نه در درون، عقل را توان یاری رساندن است، نه از بیرون نصیحت ناصحان مؤثر میافتد.