چکیده:
عبدالقاهر جرجانی ، بلاغی شهیر ایرانی در قرن پنجم با دو کتاب مهم خود، «اسرارالبلاغه » و به خصوص «دلائل الاعجاز»، انقلاب بلاغت عرب را رقـم زد. در قرن حاضر پس از تلاشهـای محمـد عبـده در مـصر بـرای احیـای تفکـر علمـی اسلامی ، تصحیح و چاپ آثار جرجانی رونق یافت . بلافاصله بعد از آن، تـازگی و بـه روز بودن بسیاری از آرائش مورد توجه قرار گرفت و جست وجوی مشترکات نظـری و عملی او با زبانشناسی و فلسفة زبانی مدرن بـه شـکل گـسترده آغـاز شـد. ایـن تلاش که شاید اکنون به نیمه رسیده باشد، منجر به یـافتن برابرنهادهـای بـسیاری برای آرای او شده و نتایج قابل توجهی در پی داشته است . بعضی از این همانندیها نیز که عمدت از سوی محققان عرب طرح شده اسـت ، آمیختـه بـه خطـا یـا نـوعی تعصب و احساس کهتری بوده و در نتیجه مستلزم نقد و بررسی است . 127 این مقاله در پی آن است که با نگاهی نقادانـه ، تعـدادی از آراء جرجـانی در کتاب دلائل الاعجاز را که مجموعا به نام «نظریـة نظـم » شـهرت یافتـه در مقابـل بعضی مشترکات طرح شده در زبانشناسی ساختارگرا و نقد نو بـسنجد و بـه نقـد و بررسی این مشترکات بپردازد. لفظ و معنی ، محور جانشینی و هـم نـشینی و تفـاوت زبان و کلام، از اهم مباحثی هستند که مجرای پیوند جرجانی با زبانشناسی معاصر به شمار می آیند
خلاصه ماشینی:
نکته ای که از نظر جرجانی پژوهان ، مغفول مانده این است که گرچـه جرجـانی مطالعة نظم کلام را از محور همنشینی آغاز می کند؛ اما در پاسخ به این سؤال که این نظم چگونه شکل گرفته است ، بی تردید بـه سـراغ محـور جانـشینی مـی رود و تـأثیر 131 گزینش های متفاوت را بررسی می کند؛ به بیان دیگر، نظم در محور همنشینی بـروز و ظهور می یابد، اما تکوین آن در محور جانشینی کلام رخ می دهد.
٢٦٥) آنچه جرجانی در محور جانشینی مـورد توجـه قـرار مـی دهـد جانـشینی ویژگی های نحوی است ؛ مثلا نمی توانیم بگوییم دو جمله «رأیـت الأسـد» و «لقیـت ١٣٢ اللیث » صورت المعنـی یـا نظـم متفـاوتی دارد؛ در حـالی کـه در دو جملـه «إن زیـدا کالأسـد» و «کـأن زیـدا الأسـد» نظـم و صـورت المعنـی تغییـر کـرده اسـت .
همچنانکه بنابر نظر سـاختارگرایانی مثـل یاکوبـسن و لیچ ، آنچه بیش از هرچیز در محور هم نشینی مورد توجه قرار مـی گیـرد قاعـده افزایـی است که برحسب توازن موسیقایی شکل می گیرد و در معنی دخـالتی نـدارد؛ در حـالی که جرجانی موسیقی را در همان ابتدای راه کنار می گذارد.
معانی الفاظ و ارتباط معانی در ذهن متکلم شکل می گیرد و سپس جامة لفظ می پوشد و عینیت می یابد؛ به بیان دیگر جرجانی و چامسکی متفق هستند در این که گوینـده توانـایی زبـانی ای - برآمـده از نحـو- دارد کـه بـه کمـک آن مـی توانـد عبارت های نامحدود تولید کند.
تفاوت آنها در این است که یاکوبسن بیـشتر تکرارهـا و شـباهت هـای 145 نحوی را بررسی می کند، اما جرجانی ساختار هر جمله را به شکل منفـرد و در خـدمت معنای جمله تفسیر می کند.