چکیده:
مناطق ساحلی به عنوان فصل مشترک و محل تلاقی دو زیست بوم خشکی- دریا، دارای ویژگیهای بسیار متفاوتی از دیگر نواحی زمین است . این نوارها از سده شانزدهم با آغاز انقلاب دریانوردی، آرام آرام به کانون و هسته سیستم نوین جهانی تبدیل شدند. چنانکه از نیمه دوم سدة گذشته با ساحلی شدن اقتصاد، جمعیت ها و فعالیت ها به سوی آن کشیده شدهاند. به عنوان نمونه تا سال ٢٠١٠، حدود ٣.٧ میلیارد از جمعیت زمین در ١٠٠ کیلومتری ساحل زندگی میکردند. اما تا جایی که به کرانه های ایران برمیگردد، به دلیل فضای امنیتی چیره بر دریا و کرانه ها بویژه در محور جنوب، چشم اندازها پیچیده بوده و نیازمند شناختی همه جانبه است . این کرانه ها با در اختیار داشتن تمام صادرات نفتی، بیشتر میدانهای نفت - گاز، محورهای بازرگانی، ماهیگیری، ترانزیت و نیز کنش های نظامی، در واقع پایه های استراتژیک ایران به شمار میروند. این در حالی است که جز در مفهوم ساحل بودن، هیچ شباهت چشمگیری میان سه کرانه دریایی ایران از دیدگاه کارکردهای استراتژیک به چشم نمیخورد.
خلاصه ماشینی:
"نمایه های زیر بخشی از تابلوی همیشگی در این پهنه دریایی است : - قاچاق آبزیان، مواد نفتی، کالا، انسان، احشام و دهها نوع دیگر با روشهای گوناگون، پیچیده و بدون توقف ؛ - توقیف شناورهای دولت های همسایه از سوی یکدیگر؛ - سرقت قایق ها و لنج ها؛ - تهدید ناوچه ها، پرندهها (بالگردها و هواپیماها) و شناورهای غیرنظامی ایران از سوی ناوهای ایالات متحده و برعکس ؛ - نقش مستمر و مکرر آبهای سرزمینی؛ - غرق شدن شناورها از جمله در اروند رود به دلیل لایروبی نشدن؛ - آلودگی دایمی دریا توسط شناورها بویژه نفتکش ها؛ - صید بیرویه از سوی هشت کشور پیرامونی؛ - صید غیرقانونی اتباع و شناورهای هندی یا پاکستانی، بنگلادشی در آبهای سرزمینی؛ - غرق شدن متناوب لنج ها و کشته شدن صیادان و ملوانان و وارد آمدن خسارتهای مالی و جانی به شهروندان ایرانی و عرب؛ - کمبود و یا نبود سیستم اطلاعرسانی و نهادینه شده میان ایران و کشورهای جنوب خلیج فارس در ارتباط با انتقال متقابل اطلاعات آب و هوایی، کشتیرانی، پشتیبانی از لنج های آسیب دیده و ..."