چکیده:
تحقیق حاضر ارتباط میان هویت جنسیتی زنان متأهل با نگرش آنان به حقوق زوجین را بررسی کرده است. چهارچوب نظری پژوهش مبتنی بر دیدگاه فمینیسم لیبرال دربارة نابرابریهای حقوقی زنان و اجتماعی شدن آنان از طریق باورهای جنسیتی قالبی است که ساختة جامعه در عرصههای خانواده، اشتغال، و تحصیل است. همچنین برای بررسی هویت جنسیتی با تکیه بر آرای ریچارد جنکینز و آنتونی گیدنز به بررسی این شاخص پرداخته شده است. نگرش به حقوق زوجین نیز در سه بعد آگاهی، احساس و رفتار بررسی شده است. روش تحقیق پیمایشی بوده و پرسشنامهها به شیوة مصاحبه تکمیل شدهاند و با استفاده از رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون به بررسی آماری و همبستگی دادهها پرداخته شده است. نتایج دادهها حاکی از این مسئله است که مدرن شدن هویت باعث افزایش آگاهی از قوانین، افزایش نارضایتی از قوانین و همچنین تمایل به رفتارهای مقاومتی در برابر قوانین شده است.
خلاصه ماشینی:
کلیشه های جنسیتی را در چهار بعد شغلی ، زبانی ، تحصیلی و خانوادگی سنجیده و به این نتیجه رسیده است که تحصیلات عالی و اشتغال زنان از سویی باعث کسب ارزش ها، نگرش ها و برداشت های جدید شده و از سویی دیگر، سبب دشواری در هماهنگ کردن نقش های سنتی با نقش های جدید می شود و به بازاندیشی در این نقش ها و بازتعریف هویت اجتماعی ، به ویژه در میان آن هایی که منابع مادی و فرهنگی بیش تری دارند، می انجامد.
بررسی رابطة بین سن و نگرش به حقوق زوجین (به تصویر صفحه مراجعه شود) نتایج جدول فوق نشان می دهد مقدار ضریب هم بستگی پیرسون برای بررسی رابطة میان دو متغیر سن و نگرش زنان به حقوق زوجین برابر با ١٧١/٠- است .
این نتایج نشان می دهد تفاوت مشاهده شده میان افراد شاغل و غیرشاغل از نظر نگرش به حقوق زوجین معنادار بوده و به جامعة آماری تعمیم پذیر است ؛ بنابراین زنان شاغل نگرش مدرن تری به حقوق زوجین دارند؛ بنابراین فرضیة تحقیق تأیید می شود.
این نتایج نشان می دهد تفاوت مشاهده شده میان افراد با تحصیلات مختلف از نظر نگرش به حقوق زوجین معنادار بوده و به جامعة آماری تعمیم پذیر است .
طبق نتایج آزمون های آماری ، اصلی ترین فرضیة این پژوهش مبنی بر هم بستگی میان هویت جنسیتی و نگرش به حقوق زوجین تأیید شده است .
در واقع این هم بستگی قوی و مستقیم بیان گر آن است که هرچه هویت جنسیتی زنان مدرن تر می شود، نگرششان به حقوق زوجین نیز مدرن تر می شود.