چکیده:
الهیات فمینیستی یکی از مباحث مهم فمینیسم است. الهیات فمینیستی به دنبال طرح سؤالات مربوط به حقوق زنان از دین و کلیساست. کتاب مقدس به عنوان سنت مکتوب یهودی ـ مسیحی توجه الهیدانان فمینیست را جلب کرده است. آنان سعی میکنند تا متن کتاب مقدس را با سؤالات جدی مربوط به حقوق زنان مواجه کنند. بخشی از الهیدانان فمینیست، با پیشفرض نگارش کتاب مقدس در فرهنگی مردسالارانه، به دنبال بازخوانی و تفسیر مجدد متن بودهاند. رویکرد آنان، به جای اعتماد، انتقادی و همراه با سوءظن است. این مقاله میکوشد فصل شانزدهم از سفر پیدایش از کتاب مقدس را بازخوانی کند که در آن داستان ازدواج هاجر، همسر دوم حضرت ابراهیم (ع)، نقل شده است. در تفسیر این فراز از کتاب مقدس الهیدانان فمینیست میکوشند، با رویکرد انتقادی خود، تفسیری جدید به جای تفسیر کهن ارائه دهند. آنان متن مقدس را در برابر سؤالات برگرفته از رویکرد جنسیتی قرار میدهند، اما به نقش اجتماعی ابراهیم (ع) در مقام پیامبر و مربی جامعه و نقش مکمل ساره و هاجر در یاری به او توجه نکردهاند. ساره و هاجر همچون همۀ زنان فداکار تاریخ نقشی اساسی در انجام مأموریت الهی ابراهیم (ع) ایفا کردند.
خلاصه ماشینی:
آنان متن مقدس را در برابر سؤالات برگرفته از رویکرد جنسیتی قرار می دهنـد، امـا بـه نقـش اجتمـاعی ابراهیم (ع ) در مقام پیامبر و مربی جامعه و نقش مکمل ساره و هاجر در یاری به او توجه نکرده اند.
یکی از بخش هایی که الهی دانان فمینیست در بازخوانی کتاب مقدس به آن پرداخته انـد فصل شانزدهم این کتاب است که در آن داستان ازدواج حضرت ابراهیم (ع ) با هاجر ذکـر شده است .
در حقیقت ، همه به دنبال یافتن پاسخ این پرسش بوده اند که چـرا سـاره ، بـرخلاف احساسات معمول زنانه که به نوعی مالکیت تام شوهر را طلب می کند، نه تنهـا بـا ازدواج مجدد همسرش ابراهیم (ع ) مخالفتی نمی کند، بلکه خود پیش نهادی (هاجر کنیز خـودش ) برای او دارد؟ الهی دانان فمینیست دربارة پیش نهاد ساره دو دیدگاه مطرح کرده اند؛ دیدگاه اول در پی تفسیر این واقعه در زمینة فرهنگی خاورمیانة قدیم است .
(Pfisterer Darr, 1985: 135) در واقع الهی دانان فمینیست رسم غلط شایع در آن دوران را علت این پیش نهاد معرفـی می کنند و معتقدند ساره ، به رغم میل باطنی خود، بر اساس رسمی غلط ایـن پـیش نهـاد را ارائه کرده است .
از نظر آنان ساره به سبب ساختار مردسالارانة جامعة خود چاره ای نداشت جز این کـه نقص نازایی خود را به نوعی بپوشاند، زیرا کمال یک زن متأهـل در جامعـة مردسـالار بـا فرزندآوری محقق می شود و هر زنی که فاقد ایـن ویژگـی باشـد نـه تنهـا نـاقص ، بلکـه بی هویت است .