چکیده:
یکی از باورهای قطعی مسلمانان این است که با رحلت پیامبر اسلام| باب نبوت و رسالت برای همیشه بسته شد و پس از آن حضرت، پیامبری ظهور نخواهد کرد (خاتمیت). پس از پیامبر اسلام، تبیین و تبلیغ دین ازسوی امامان معصوم و اوصیای بحق آن حضرت انجام خواهد شد. خاتمیت بر چند پایه استوار است؛ ازجمله اینکه دین اسلام، جاودانه، جامع و دارای مراتب است و کمال دین، آن را جاودانه نموده و پس از طی مراحل و مراتب مختلف بهعنوان دین کامل در اسلام تجلی یافته است. اکنون این پرسش مطرح است که آیا پیروان قاصر ادیان دیگر نیز مانند مسلمانان به دلیل برخورداری از حجت و عمل بر طبق دین و آیین خود، استحقاق پاداش دارند یا اینکه تنها معذورند؟ برخی معتقدند پیروان قاصر ادیان دیگر، استحقاق پاداش ندارند و تنها معذورند و شماری نیز برآنند که آنها نهتنها معذورند، استحقاق پاداش را دارند و به بهشت میروند. این نوشتار با تأکید بر معذوریت پیروان قاصر ادیان دیگر، نگرش استحقاق پاداش آنان را نقد و ارزیابی کرده است.
As is certainly believed by Muslims، with the death of the Prophet of Islam revelation has been ended forever and no other prophet will come. After the Prophet`s death، pure Imams have been regarded as religious authority. The concept of the seal of the Prophets has been founded on some principles among which is everlasting and comprehensive state of Islam as the most perfect and highest religion. In other word، the perfection of religion as something having passed stages and orders has established in Islam and، therefore، has made it the most perfect and everlasting religion. Now one may ask the question: are the followers of other religions، acting on their own religious teachings، merit of reward or are viewed as excusable? Some have viewed them to be excusable only، while some other have viewed them to be merit of reward and to go to Heaven. In this paper، the latter`s has been criticized and the former established.
خلاصه ماشینی:
"آیتالله جوادی آملی که خود از نظریهپردازان دیدگاه معذوریت است و نگرش ایشان در مبحث تبیین معتقدان به معذوریت گذشت، میگوید: برخی احتمال دادهاند که مراد از آیه شریفه: «إن الذین آمنوا و الذین هادوا والنصاریٰ و الصابـئین من آمن بـالله و الیوم الآخر و عمل صالحا فلهم أجرهم عند ر بهـم و لا خوف علیهـم و لا هم یحزنون؛ (بقره / 62) در حقیقت، کسانی که [به پیامبر اسلام] ایمان آوردهاند و کسانی که به [آیین] یهود گرویدند و مسیحیان و صابئان [پیرو یحیای پیامبر]، کسانی [از آنان] که به خدا و روز بازپسین ایمان آوردند و [کار] شایسته انجام دادند، پس برای آنان پاداششان نزد پروردگارشان است؛ و نه هیچ ترسی بر آنان است و نه آنان اندوهگین میشوند»، این است که پیروان قاصر ادیان دیگر ـ مانند مسیحیت و یهودیت ـ دارای حجت بوده و در قیامت نهتنها معذورند، از پاداش هم برخوردارند.
رویکرد معذوریت بر عدم برخورداری پیروان قاصر ادیان دیگر از حجت و دلیل استوار است؛ بدینروی آنان مأجور نیستند و معذور بودن جاهلان، مستلزم مأجور بودن آنها نیست؛ ولی دیدگاه استحقاق پاداش پیروان قاصر ادیان دیگر بر مبنای اعتقاد به کثرتگرایی دینی نجات و تکثر حجت استوار است؛ ولی این مبنا صحیح نیست؛ چراکه بهطور قطع، ادیان پیشین نسخ شدهاند و اکنون هیچ حجیت و اعتباری ندارند و جاهل نیز مانند شخص عالم مکلف است و تا زمانی که در شرایط جهلش به سر میبرد و جهلش از روی غفلت، کوتاهی یا سوءاختیار وی نباشد، تکلیف برای او تنجز و قطعیت پیدا نکرده و مشمول آیه شریفه: «لا یکلف الله نفسا إلا وسعها؛ (بقره / 286) خدا هیچکس را جز به اندازه تواناییاش تکلیف نمیکند»، قرار میگیرد بنابراین حجت متکثر در اینجا متصور نیست و تنها یک حجت تحقق دارد که از طریق دین کامل اسلام برای همگان اتمام حجت شده است و گروه جاهل قاصر، غافل و مستضعف از حجت بالفعل بیبهره مانده و معذورند."