چکیده:
شرکت انرون در سال ١٩٨٥ فعالیت خود را در زمینه تولیـد و فـروش انـرژی شـروع کـرد و بـه سـرعت بـه بزرگترین شرکت انرژی جهان تبدیل شد. به نحویکه طی رتبه بندی صورت گرفتـه در سـال ٢٠٠١، رتبـه هفتم را در بین پانصد شرکت بزرگ آمریکا به خود اختصاص داد. این در حالی است که پایان حیات ایـن شرکت نیز در اواخر همین سال رقم خورد و آمریکا را با بزرگترین ورشکستگی تاریخ خود مواجه نمود، که طی آن شمار زیادی سرمایه و یا کار خود را از دست دادند. این مقاله در مقام بررسی و شناسایی عوامل سقوط این گونه شرکت هاست تا با تدوین هر چه بیشتر قوانین حمایت از حقوق سهامداران، از وقوع موارد مشابه در ایران پیشگیری به عمل آید، و زمینه بازنگری و تحول در قوانین مربوط به حقـوق شـرکت هـا در ایران فراهم شود. لذا می طلبد ضمن معرفی اجمالی از شرکت سهامی انرون مهم تـرین دلایـل ورشکسـتگی این شرکت بزرگ انرژی با تاکید بر حقوق شرکت های آمریکایی مورد کنکاش قرار داده شود. بخشـی از یافته های پژوهش بیانگر آن است که تخلفات مالی مدیران، معیـوب بـودن سـاختار درونـی شـرکت ، عـدم مدیریت ریسک تقلب ، عدم شفافسازی و پنهانکاری ، حسابسازی، بیتوجهی بـه حقـوق سـهامداران و
خلاصه ماشینی:
"همچنین باعث تصویب قـوانین مختلفـی در آمریکـا ازجمله قانون ساربنز آکسلی ٢ و تدوین اصول نظام راهبری شرکتی ٣، تصـویب قـانون شـرکت هـا و قانون تقلب در بریتانیا و قانون مدیریت ریسک و سیستم های داخلی در اسـترالیا، قـانون ابـزار چنـد جانبه در کانادا، قانون آئین رفتار حرفه ای راهبری شرکتی در هلند و تصـویب دسـتورالعمل جامعـۀ اروپایی به منظور منع استفاده از نظام مالی برای مقاصد پولشویی گردیـد (٢٠٠٨ ,Mokarrami) در خصوص اصل الزامی بودن شفافسازی اطلاعات٤، در هلند و بلژیک قوانین متعددی وضع شـد، و یا در سال ٢٠٠١ بورس دوبلین آیین نامۀ افشای اطلاعات در برابر پاداش مدیران را تصویب کرد.
٣- مراحل ورشکستگی انرون در ٣١ اکتبر ٢٠٠١ انرون اعلام کرد که کمیسیون بـورس و اوراق بهـادار آمریکـا٥ در رابطـه بـا تضاد منافع احتمالی مربوط به روابط این شرکت با شرکت های اقماری، تحقیقـات رسـمی خـود را ________________________________________________________________ 1- Fortune 5oo 2- Sarbanes Oxley Act 3- Corporate Governance System 4- Transparency 5- Securities and Exchange Commission (SEC) آغاز کرده است .
در واقع تقلـب در شـرکت انـرون توسـط مـدیران ارشـد کـه وظیفـۀ مـدیریت ریسک تقلب را برعهده داشتند اتفاق افتاد و این مدیران آگاهانـه دسـت بـه تقلـب و تخلـف مـالی میزدند و الا در شرکت هایی که ممکن است در آنها توسط کارمندان جزء تقلب صورت گیـرد، مدیران ارشد با تدوین ساختار کنترلی مناسب منطبـق بـر شـرایط شـرکت ضـمن مسـئولیت پـذیری ، پاسخ گویی و رعایت حقوق ذینفعان در شرکت ، مانع از بین رفتن منابع شرکت و فاصله افتادن بـین کشف تخلف و واکنش مناسب میشوند."