چکیده:
برخی معجزه را موجب خرق قانون علیت میدانند. بسیاری از اندیشمندان غربی نیز کوشیدهاند تا از طریق علوم تجربی معجزه را تبیین کنند؛ اما به دلیل عدم موفقیت، گروهی با وجود شواهد تاریخی فراوان، وقوع معجزه را انکار کردهاند. گروهی نیز معجزه را معارض با علم دانسته، آن را به منزلة رویدادی غیر علمی پذیرفتهاند و بر این باورند که معجزه به وسیلة علل طبیعی تبیینپذیر نیست. فلاسفة اسلامی از آنجا که علیت را فراتر از اسباب و قوانین جاری در عالم طبیعت میدانند، معجزه را از طریق عقل اثبات کرده، وقوع آن را ناقض قانون علیت نمیدانند و میان نقض قانون علیت و نقض قانون طبیعی تفاوت قایلاند. به عبارت دیگر، از نظر حکما آنچه در معجزه نقض میشود علت حقیقی نیست.
خلاصه ماشینی:
آنها براین باورند که بیشک در جهان، نظام طولی علی ـ معلولی حکمفرماست و مفهوم خرق عادت در اعجاز این است که دستکم سطحی از این رابطه که در طبیعت برقرار است، نقض میشود، اما قانون عام علیت و سنخیت بین علت و معلول و نظم سلسلة طولی عالم، نقض نمیشود.
نیز معجزه تابع اراده و قداست نیرومند صاحب اعجاز و معجزهگر است؛ آنسان که بدن در اختیار روح مجرد قرار دارد؛ 1 یعنی خرق اسباب طبیعی موجب نقض قانون علیت نمیشود؛ زیرا قانون علیت فراتر از قانون طبیعت است.
هر معلولی علتی میخواهد که قدر متیقن آن، علت فاعلی است و این قانون به هیچ وجه قابل نقض نیست؛ چون بدیهی است که اگر چیزی وجودش از خودش نیست، ناچار از غیر است؛ ولی این معنایش آن نیست که معلولها همیشه از عوامل عادی عبدالله جوادیآملی، وحی و نبوت در قرآن، ص 299.
پس حاصل جواب این شد که پذیرفتن معجزه، ناقض قانون علیت نیست؛ بلکه پذیرفتن علتی [جدید] است برای پدید آمدن امری؛ اما نه از سنخ علل مادی؛ بلکه علتی است معنوی که به موهبت پروردگار متعال در نفس پیامبر تحقق پیدا میکند و قابل تعلیم و تعلم هم نیست.
آنچه ممکن است در آن تردید شود، نیاز معجزه به علت قابلی است، استاد جوادی آملی در این باره میگوید: قانون عقلی، نیاز هر امر مادی حادثی را به ماده و مدت اثبات میکند و معجزه نیز خارج از این قانون نیست؛ زیرا اگر پدیدهای علت قابلی نداشته باشد، نسبتش به همة اجزای عالم طبیعت، یکسان خواهد بود و ترجیح یکی از علتهای قابلی برای اظهار اعجاز، بیآنکه مرجحی در میان باشد، ترجیح بلامرجح است.