چکیده:
شمسالدین سمرقندی از منطقدانان قرن هفتم، در بحث قیاس شرطی دیدگاهی نو در برابر ابنسینا پیش نهاده است. از نظر ابنسینا، قیاس شرطی دقیقا مانند قیاس حملی است و درنتیجه، 19 ضرب منتج دارد؛ اما سمرقندی این همانندی را نمیپذیرد و فقط 7 ضرب از قیاس شرطی را معتبر میداند. او در بیان شرایط انتاج فقط شرایط کیفیت را بیان میکند و به شرایط کمیت نمیپردازد و هنگام ارائة مثال نقض برای ضربهای عقیم، تفاوت کمی ضربها را نادیده میگیرد. اگر مانند سمرقندی صرفا کیفیت گزارهها را در نظر بگیریم میان قیاسهای سمرقندی و منطق ربط (که شاخهای از منطق جدید است) مطابقت شگفتانگیزی مییابیم به این معنی که هر ضرب منتج نزد سمرقندی در منطق ربط معتبر است و برعکس؛ و این نشاندهندة نزدیکی اندیشههای او به منطق ربط است. این در حالی است که اگر کمیت گزارهها را نیز در نظر آوریم با دشواریهایی در تحلیل قیاسهای سمرقندی روبهرو میشویم که ریشه در تفسیر او از سورهای شرطی دارد.
خلاصه ماشینی:
اما برداشت شمس الدین سمرقندی از عبارات خونجی ایـن بـوده کـه او نه تنها این شکل را انکار نکرده بلکه اعتبار آن را پذیرفته است و از همین رو، وی را بابت پذیرش این شکل سرزنش می کند و می گوید که به جای انکار آن ، برخـی از قیـاس هـای استثنایی را انکار کرده است در حالی که می بایست شکل سـوم و انعکـاس شـرطیات بـه عکس مستوی را انکار می کرد: فلما اضطره (أی صاحب الکشف ) حل ذلک و ما استطاع أن یمنع انعکاس الملازمـة و إنتـاج الشکل الثالث ذهب إلی منع إنتاج القیاس الاستثنایی المرکب من الشرطیة الجزئیة ...
٦. ٣ خواجه نصیر و دستة دوم خواجه نصیر با این که از مخالفان خونجی بـه شـمار مـی رود و در نقـد ابهـری در تعـدیل المعیار فی نقد نتزیل الافکار داد سخن داده ، اما در اساس الاقتباس که در سال ٦٤٢ قمری و ظاهرا پیش از تعدیل المعیار نگاشته است با تردید با مسئله برخورد کرده ، قیاس های شرطی را به دو دسته تقسیم می کند: آن ها که برهان شان بر عکس مستوی موجبـه اسـتوار اسـت و آن ها که چنین نیست : اما تألیف از مقدمات لزومی حقیقی که بر اوضاع محال مشتمل نباشد نتایج لزومی حقیقـی دهد بی اشتباه ؛ مگر در آن موضع که بیان انتاج مبتنی بر عکس موجبه باشد، چه بنا بـر آن [قول ] که عکس لزومی لزومی بود در آن موضع نیز نتیجه لزومی بود و بنا بر آن قـول کـه عکس لزومی استصحابی بود نتیجه استصحابی بود (طوسی ، ١٣٦٧: ٢٥٩).