چکیده:
پژوهش پیش رو بر آن است تا از منظر رویکرد «فلسفه برای کودکان» به تحلیل محتوایی متن و تصویر چند داستان رایج و در دسترس کودکان، بر پایۀ نظریۀ متیوز، بپردازد و به پاسخ این پرسش برسد که آیا این داستانها، که با تأکید بر جنبۀ ادبی و بدون توجه جدی به پرورش فلسفه خلق شدهاند، میتوانند پاسخگوی برخی از نیازهای فلسفی کودکان کشورمان باشند؟ بررسی نمونه داستانهای انتخابشده در این پژوهش، با روشهای کیفی قیاسی و استقرایی، نشان داد که آنها ضمن برخورداری از شیوایی و رسایی کلام، قابلیت فهم بالا، توجه به عنصر تخیل، و شاعرانگی دارای چندین مؤلفۀ فلسفی مناسباند که میتوانند زمینهساز رشد و پرورش فکری در سطوح بالای شناختی کودکان باشند. در همۀ این داستانها، مفاهیم فلسفی مهمی مانند مفاهیم اخلاقی، شناخت خود و دیگران (هویتیابی)، شباهت و تفاوت، طبقهبندی موجودات و بیان ویژگیهای عرضی و ذاتی یافت شد. همچنین، در برخی از آنها، مؤلفههای دیگری مانند تمرکززدایی، شناخت توانمندیها، مفهوم تمامیت، مفهوم طبیعی و مصنوعی و مرز میانشان، شناخت خدا و حکمتش، داوری و مقایسه کردن، ازخودبیگانگی، و مفاهیم استثمار و استعمار یافت شد.
خلاصه ماشینی:
اما آن چه در این پژوهش هـا و برنامـه هـا اهمیـت دارد و زیربنـای طرح این پژوهش نیز قرار گرفته ارزشی است که ایـن صـاحب نظـران ، در پـرورش تفکـر فلسفی ، به داستان داده اند؛ به گونه ای که «یکی از پیش فرض های موجود در برنامـة فلسـفه برای کودکان این است که کودکان زمانی بیش تر یاد می گیرند که کتـاب هایشـان بـه شـکل داسـتان باشـد» (فرزانفـر و دیگـران ، ١٣٨٩: ١٢٧)؛ بـرای نمونـه ، کسـانی ماننـد گلیـزر و جیورجیس (١٦٣-١٦٢ :٢٠٠٥ ,Glazer and Giorgis) داستان را منبعی مهم بـرای تعمـیم یـا تصحیح تصورات ذهنی کودکان می دانند که در افزایش شیوه های گوناگون تفکر، اسـتدلال منطقی ، تفکر نقادانه و توانایی حل مسئله نقش بسیار مهمی دارد.
٢. پیشینة پژوهش بررسی ها نشان داد که هیچ پژوهشی مبنی بر بررسی مفاهیم فلسفی در داستان های رایج در ادبیات کودکان ، برای نشان دادن توانایی آن ها در آموزش فلسفه ، با توجه به نظریة متیـوز و هر دو عنصر متن و تصویر، صورت نگرفته و فقط پژوهش های اندکی بر چگونگی مفاهیم فلسفی در داستان های کودک و نوجوان ، آن هم از دیدگاه فلسفی و به دست پژوهش گـران رشتة فلسفه ، انجام گرفته که در زیر به آن ها اشاره شده است : پریرخ (١٣٨٨) کتاب های گروه سنی دبستان را که در سال های ١٣٧٠ تا ١٣٨٧ انتشار یافتـه بودند بررسی کرده و سپس ، با روش تحلیل محتوا، عناصر فلسفی آن ها را نشـان داده اسـت .