چکیده:
زبان در گذر زمان در حال تغییر و تحول است. این تغییرات وابسته به عوامل متعددی از جمله ادبیات و فرهنگ میباشند؛ زیرا ادبیات در سطح درونی و فرهنگ در سطح بیرونی باعث ایجاد تحول در زبان شده و چرخه علم زبانشناسی را تکامل میبخشند. این تحول در زبان عربی که قرآنکریم نیز بدان نازل شده، بسیار حساس بوده و شایسته است به دقت مورد مطالعه و کنکاش قرارگیرد. این مقاله درصدد است تا برخی ترجمههای صورتگرفته از واژگان قرآنی - به خصوص استعارههای قرآنی- را در دو سطح ادبیات و فرهنگ مورد مداقّه قرارداده و ضمن بیان انواع رابطههای موجود میان زبان و فرهنگ در ساخت تکواژها، تحول و تطوّر معنایی، برخی شاخصهای شناخت تیرگی معنایی در خصوص واژگان قرآنی را نیز بیان نموده و با طرح مثالهای متعدد، راهکار، روش و الگویی مناسب برای ترجمه استعارههای قرآنی ارائه دهد. پژوهش حاضر دو سطح مختلف و مهم ادبیات و فرهنگ در علم زبانشناسی را توام با یکدیگر مدنظر قرار داده و وجوه مختلف این روابط را بازتعریف نموده، شاخصهای شناخت تیرگی معنایی در استعاره را معرفی کرده و با رویکردی تاریخی، معانی نهفته در ورای برخی استعارههای قرآنی را بازشناسی نموده و با ذکر ترجمههای غلط صورتگرفته، ترجمه صحیح برخی واژگان قرآنی را بیان کردهاست.
خلاصه ماشینی:
این مقاله درصدد است تا برخی ترجمههای صورتگرفته از واژگان قرآنی - به خصوص استعارههای قرآنی- را در دو سطح ادبیات و فرهنگ مورد مداقه قرارداده و ضمن بیان انواع رابطههای موجود میان زبان و فرهنگ در ساخت تکواژها، تحول و تطور معنایی، برخی شاخصهای شناخت تیرگی معنایی در خصوص واژگان قرآنی را نیز بیان نموده و با طرح مثالهای متعدد، راهکار، روش و الگویی مناسب برای ترجمه استعارههای قرآنی ارائه دهد.
پژوهش حاضر دو سطح مختلف و مهم ادبیات و فرهنگ در علم زبانشناسی را توأم با یکدیگر مدنظر قرار داده و وجوه مختلف این روابط را بازتعریف نموده، شاخصهای شناخت تیرگی معنایی در استعاره را معرفی کرده و با رویکردی تاریخی، معانی نهفته در ورای برخی استعارههای قرآنی را بازشناسی نموده و با ذکر ترجمههای غلط صورتگرفته، ترجمه صحیح برخی واژگان قرآنی را بیان کردهاست.
در این مقاله تلاش بر این است ابتدا رابطه میان زبان با ادبیات و فرهنگ در بخشهای مختلف بررسی شده و در ضمن آن با اهتمام به جایگاه ویژه استعارههای قرآنی و اهمیت ارائه یک ترجمه صحیح از جهت فهم بهتر مراد خداوند متعال، برخی ملاحظات در این زمینه بیانشود.
- الهامگیرنده از اجنه و شیاطین(مشکینی، 1381، ص525) - پیشگو(ترجمه رضایی، ص، 525؛ معزی، 1372، ص525) - فالگویی(رازی، 1375، ج18، ص121؛ یاسری، 1415ق، ص525) - جادوگر(عاملی، 1360، ج8، ص84) - اخترگویی(میبدی، 1361، ج9، ص331) بهنظر میرسد در میان مترجمان و مفسران قرآن، درک یکسانی از مفهوم کهانت وجود ندارد و لازم است با بررسی کتب تاریخی که به جنبههای فرهنگی زندگی اعراب در شبه جزیره عربستان پرداختهاند، این مفهوم بازشناسی شده و نقش آنان در جامعه تبیین شود.