چکیده:
یکی از مباحث مهم فلسفی، مسئله «تشکیک در وجود» است. این مسئله در حکمت متعالیه شکل خاص و دقیقی یافته است. شارحان ملاصدرا تقریرهای مختلفی نسبت به آن ارائه کرده اند. شاید یکی از دقیق ترین شرح ها بر این مسئله تقریر آقاعلی مدرس است. ایشان با تقریر خاص خود، ضمن دفاع از تشکیک خاصی وجود و بیان لوازم گوناگون آن، نظریه وحدت شخصی – که از ناحیه عرفا ارائه شده است - را به چالش کشیده است. آقاعلی مدرس در آثار مختلف خود به بیان تقسیمات وجود، مراد از تشکیک خاصی وجود، نظام مراتب موجودات براساس نظریه تشکیک و، در نهایت، به نقد دیدگاه عرفا در مورد وحدت شخصی وجود پرداخته است.
این مقاله سعی کرده است تا به دقت دیدگاه ایشان را در میان آثار مختلف او به نظم درآورد و، پس از تقریر آن، بررسی اجمالی از آن ارائه کند.
The problem of “gradation of being” is one of significant among philosophical questions. In transcendent philosophy it has precise and especial formulation. Commentators of Mulla Sadra have presented different versions of it. Agha Ali Mudarres’ version is perhaps of the most exact commentary on the issue. Defending the view of specific gradation of being and explain its various implications، he call into question the view of individual unity of being by mystics. In his different works Agha Ali Mudarrres has dealt with the divisions and hierarchical levels of being on the basis of the view of specific gradation، subjecting the mystical outlook of individual unity of being to serious criticisms.
The present article is an attempt to give an exact account of his view by consulting his different works، and finally provide a brief examination the problem in question.
خلاصه ماشینی:
"ک. همان: 2/138؛ مدرس، 1376: 290 و 309 و 318 و 405) برخلاف ذات خداوند متعال، فعل مطلق خداوند چون وجودی لا بشرط است و ابائی از جمع شدن و اتحاد با موجودات مادون خویش ندارد، در جمیع مراتب مخلوقات سریان دارد و با هر مرتبهای از آنها با نحوۀ وجودی همان مرتبه موجود است، یعنی با وجود عقلانی عقل، و با وجود نفسانی نفس، و با وجود طبیعی طبیعت، و با وجود هیولانی هیولی، خواهد بود.
ک. همان: 3/501-503 و 384؛ مدرس، 1376: 323-325) مرحوم مدرس هر سه نکته در مدعای عرفا را باطل میداند، زیرا مطابق آنچه گذشت، اولا، کثرت در وجود حقیقی است، نه اعتباری، یعنی موجودات حقیقتا متکثرند و با یکدیگر امتیاز دارند و، لذا، سایر موجودات نیز مانند وجود خداوند مصداق بالذات مفهوم وجودند.
لذا، ساری بودن یک وجود در موجودات دیگر - به نحوی که با هر مرتبهای به عین همان مرتبه موجود باشد - صحیح نیست، مگر آنکه منظور از سریان «واجدیت کمالات موجودات مادون» باشد که – چنانکه بیان شد – اولا، مختص به فعل مطلق نخواهد بود، بلکه نسبت به هر موجود فوقانی صادق است؛ و ثانیا این معنی از سریان در ذات خداوند نیز جاری است، زیرا ذات خداوند به نحو بسیط جامع همۀ کمالات مادون خویش است."