چکیده:
خاورمیانه بهدلیل برجستگی اقتصادی و استراتژیک خود تبدیل به یکی از عناصر اصلی تعریفکننده و یا بنیادهای هستیشناسانه (انتولوژیک) طرح نظم نوین جهانی پس از جنگ سرد شده است. با توجه به این امر، یکی از قدرتهایی که بخش مهمی از منافع اقتصادی و استراتژیک خود را در این منطقه تعریف کرده، ایالات متحده آمریکا است. در واقع، آمریکا با تعریف "دیگری" در سیاست خارجی خود و ایجاد گفتمانهای فرصتساز برای بسیج منابع در خاورمیانه، سعی کرده است از هویت بهعنوان بنیان منافع و توجیهی برای غارت منابع نفت و گاز این منطقه استفاده کند. یکی از پیامدهای سیاست خارجی متناقض آمریکا، ظهور سلفیگری بهعنوان نمود و بازتاب اسلامگرایی افراطی در منطقه است که نقشه سیاسی منطقه را طی سالهای اخیر دگرگون کرده است. در این راستا، فرضیه مقاله این است که اقدامات و اهداف متناقض آمریکا برای ایجاد نظم دلخواه خود در خاورمیانه، زمینهساز ظهور اسلام افراطی و سلفیگری در منطقه شد که علاوهبر بیثباتی، منافع آمریکا را نیز دچار تهدید کرده است. بنابراین، پژوهش حاضر ضمن شناسایی رفتار آمریکا و گروههای افراطی سلفی در منطقه خاورمیانه، میتواند راهنمایی برای دولتمردان جمهوری اسلامی ایران بهمنظور ارائه سیاست خارجی مطلوب منطقهای باشد.
خلاصه ماشینی:
در واقع ، آمريکا با تعريف "ديگري " در سياست خارجي خود و ايجاد گفتمان هاي فرصت ساز براي بسيج منابع در خاورميانه ، سعي کرده است از هويت به عنوان بنيان منافع و توجيهي براي غارت منابع نفت و گاز اين منطقه استفاده کند.
در اين راستا، فرضيه مقاله اين است که اقدامات و اهداف متناقض آمريکا براي ايجاد نظم دلخواه خود در خاورميانه ، زمينه ساز ظهور اسلام افراطي و سلفي گري در منطقه شد که علاوه بر بي ثباتي ، منافع آمريکا را نيز دچار تهديد کرده است .
بنابراين ، پژوهش حاضر ضمن شناسايي رفتار آمريکا و گروه هاي افراطي سلفي در منطقه خاورميانه ، مي تواند راهنمايي براي دولت مردان جمهوري اسلامي ايران به منظور ارائه سياست خارجي مطلوب منطقه اي باشد.
در اين راستا، طرح هايي مانند "نظم نوين جهاني " و "طرح خاورميانه بزرگ " در سال ٢٠٠٣ نيز توجيه گر تداوم سياست هاي کهن در برابر بنيادگرايي اسلامي در خاورميانه به عنوان خطرناک ترين چالش منطقه اي براي آمريکا بوده است (احمدي ، ١٣٨٨: ٢٤).
از سوي ديگر، ادبيات قدرت هوشمند در سياست خارجي آمريکا به معناي دستيابي به منفعت عمومي و تثبيت هژموني فرهنگي و سياسي آمريکا در شرايطي است که تمام ابزارهاي ممکن در اختيار يک کشور نيست ، لذا با توسل به رابطه هوشمندانه با متحدان جهاني و سازمان هاي بين المللي مي توان به اهداف موردنظر دست پيدا کرد (١٣١ :٢٠٠٤ ,Nossel).