چکیده:
کارگزاران جامعه اسلامی تلاش می کنند با اتکای به نیروی بیکران نصرت الهی و عزمی راسخ آینده مطلوب جامعه را ترسیم کنند و اهداف و راهبردهای کلان مورد نیاز برای تعالی جامعه را با رویکردی الهام بخش تدوین و اجرا کنند. بدین منظور به الگویی برای مدیریت راهبردی نیاز است که بر پایه سیاست های ابلاغی ولی فقیه و بر سه رکن عقلانیت ، حکمت و مصلحت اسلام پایه استوار باشد؛ اتکای مدیریت راهبردی بر این ارکان سه گانه می تواند زمینه مناسبی برای تحقق آرمان ها و ارزش های انقلاب اسلامی، و اهداف سند چشم انداز کشور را فراهم کند و موجبات پیشرفت و تعالی جامعه اسلامی و تکوین الگوی الهام بخش و سرآمد حکومت اسلامی را فراهم سازد. ازاین رو در این پژوهش با توجه به عدم پرداختن به سه رکن تاثیرگذار، الگویی از مدیریت راهبردی مبتنی بر عقلانیت ارائه شده است . روش تحقیق مورد استفاده آمیخته (کیفی و کمی) است . در مرحله نخست ، برای ارائه الگو از روش کیفی (نظریه پردازی داده بنیاد) استفاده شده است . بدین منظور متون مربوط به عقلانیت اسلام پایه بررسی شد و نتایج با استفاده از سه مرحله کدگذاری (باز، انتخابی و محوری) تحلیل و تفسیر شده اند. این الگو بیانگر مضامین عقلانیت در هر یک از مراحل چهارگانه مدیریت راهبردی (سیاست گذاری، تصمیم گیری ، برنامه ریزی ، اجرا و ارزیابی) است . در مرحله دوم پژوهش ، الگوی ارائه شده در مرحله کیفی به صورت کمی آزمون شده است . جامعه آماری تحقیق ٣٠ نفر از خبرگان حوزه مدیریت راهبردی است که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. برای اعتبارسنجی مضامین عقلانیت ارتباط با فرایند مدیریت راهبردی از مدل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تاییدی ) استفاده شده است . این نتایج نشان می دهند مضامین استخراج شده با فرایند مدیریت راهبردی ارتباطی منطقی دارند. بدین ترتیب نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی مرحله دوم نیز نشان داد میزان تاثیرگذاری مقوله عقلانیت در هر یک از مراحل سیاست گذاری ، تصمیم گیری، برنامه ریزی و اجرای راهبرد به ترتیب حدود ٠/٨٩، ٠/٧٦، ٠/٥٩ و ٠/٧٤ بوده است . این نتایج نشان میدهد تاثیر عامل عقلانیت در مراحل سیاست گذاری و برنامه - ریزی نسبت به دو مرحله دیگر بیشتر بوده است .
خلاصه ماشینی:
با توجه به آنچه در بالا آورده شد، این تحقیق درصدد است در کاوشی موشکافانه پیرامون الگوهای موجود مدیریت راهبردی اعم از ترجمه ای و تألیفی ضمن ملحوظ نظر قرار دادن شرایط ، ویژگیها و دیدگاه های خاص ارزشی و مدیریتی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به الگویی جامع از مدیریت راهبردی که در آن مؤلفه های عقلانیت ، حکمت و مصلحت اسلام پایه مبنای تصمیم گیری قرار گیرد و زمینه برداشت هماهنگ از مفاهیم این حوزه در بین صاحب نظران و مدیران اجرایی کشور را فراهم نماید، ارائه کند.
داده های مورد نیاز این پژوهش با بررسی متون نظری مربوط به حوزه های عقلانیت اسلام پایه و همچنین مدیریت راهبردی استفاده شده است .
به طورکلی نتایج و شاخص های به دست آمده بر تأیید این بخش از مدل (ابعاد و مضامین ) یعنی مرحله سیاست گذاری فرآیند مدیریت راهبردی اشاره دارد.
به طورکلی نتایج و شاخص های به دست آمده بر تأیید این بخش از مدل (ابعاد و مضامین ) یعنی مرحله برنامه ریزی فرآیند مدیریت راهبردی اشاره دارد.
در پاسخ به سؤال تحقیق نتایج این تحلیل نشان میدهد که مؤلفه های زیر در تدوین الگوی مدیریت راهبردی جمهوری اسلامی ایران بر مبنای مؤلفه های اثرگذار عقلانیت اسلام پایه مؤثر است ؛ هر یک از مضامین ١، ٢ و ٣ استخراج شده برای عقلانیت در مرحله سیاست گذاری به ترتیب حدود ٠/٨٨، ٠/٩٢ و ٠/٨٦ میزان تغییرات این مقوله در این مرحله از فرایند مدیریت راهبردی را تبیین میکنند.