چکیده:
موضوع تعیین مرکز سیاسی (پایتخت) یا انتقال آن در جهان پدیدهای است که از پیشینه نظری و
تجربی بسیاری در مناطق مختلف جهان برخوردار است. این موضوع در ایران نیز دارای پیشینه و سوابق
ارزشمندی بوده است. مقاله حاضر که برگرفته از یک طرح پژوهشی پیرامون طراحی یک مدل برای تعیین
ویژگیهای مرکز سیاسی مطلوب کشور در حوزههای فرهنگی و اجتماعی» جغرافیای طبیعی» سیاسی و
زئوپلیتیک» دفاعی و امنیتی» علم و فناوری و اقتصادی و زیرساخت بوده است. ابعاد و مژلفههای حوزه
فرهنگی و اجتماعی و شاخصهای هر یک از مژلفهها رابزرسی کرده است. روش تحقیق موردی و
زمینهای با رویکرد پژوهش آمیخته میباشد.از ابزار پرسشنامه» روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و تعیین
حجم نمونه ۱۸۰ نفری از جامعه خبرگان حوزه فرهنگی و اجتماعی کشور برای جمعآوری اطلاعات و از
روشهای آمار استنباطی نظیر آزمون برابری میانگینها» روش خودگردان سازی» آزمون ضریب همبستگی
اسپیرمن و آزمونهای رتبهای فریدمن و وبلکاکسون برای تجزیهوتحلیل دادهها بهره گرفتهشده است. نتایج
حاصله نشان میدهد که حوزه فرهنگی و اجتماعی با دو بعد فرهنگی و اجتماعی که دربرگیرنده پنج مولفه
و نه شاخص راهبردی است» نقش مهم و موئری در تعیین مرکز سیاسی مطلوب کشور در عصر حاضر
دارد. از دستاوردهای دیگر تحقیق میتوان به نقش مهمتر بعد فرهنگی نسبت به بعد اجتماعی» همچنین
تاثیر بیشتر موژلفه هویت و فرهنگ اسلامی نسبت به مولفههای هویت و فرهنگ ایرانی و هویت و فرهنگ
انقلابی در انتخاب مرکز سیاسی مطلوب کشور اشاره نمود.
The issue of choosing a political center (the capital) or its transfer is a phenomenon that has different theoretical and experimental backgrounds in different regions of the world. It also has a background in Iran and has been a valuable experience. This article is derived from a research project on developing a model for determining the best possible political center for the country considering the social، cultural، geographical، political، and geopolitical fields as well as defense and security، science and technology and economy infrastructures. The present article looks into the cultural and social dimensions and components of such a project and studies the indexes of the components. This is a case study with an eclectic approach. Using a questionnaire and a random sampling method، a sample size of 180 cultural and social experts were selected to gather information. Inferential statistics methods such as test of equality of means، and the self-test، next to Spearman’s correlation coefficient test and Friedman and Wilcoxon rank tests were used for data analysis. The results show that the cultural and social areas with cultural and social dimensions، which include five components and nine leading indicators، play a new role in determining the best possible political center for the country at the present time. One of the other achievements of the research is that the cultural dimension plays a more important role than the social dimension. It also reveals that in choosing the best possible political center for the country، the Islamic identity and culture are more determining than the components of Iranian and revolutionary culture.
خلاصه ماشینی:
بررسي نقش ابعاد، مؤلفه ها و شاخص هاي راهبردي حوزه فرهنگي و اجتماعي در انتخاب مرکز سياسي مطلوب کشور 3 علي مبيني دهکردي ١، مجتبي ايزدي ٢، مهدي رجبيون تاريخ دريافت : ٩٤/٠٢/٢٢ تاريخ پذيرش : ٩٤/٠٧/٩ چکيده موضوع تعيين مرکز سياسي (پايتخت ) يـا انتقـال آن در جهـان پديـده اي اسـت کـه از پيشـينه نظـري و تجربي بسياري در مناطق مختلف جهان برخوردار است .
از دستاوردهاي ديگر تحقيق ميتوان به نقش مهم تر بعد فرهنگي نسـبت بـه بعـد اجتمـاعي، همچنـين تأثير بيشتر مؤلفه هويت و فرهنگ اسلامي نسبت به مؤلفه هاي هويت و فرهنگ ايرانـي و هويـت و فرهنـگ انقلابي در انتخاب مرکز سياسي مطلوب کشور اشاره نمود.
سـؤال اصـلي تحقيق اين است که ويژگيهاي فرهنگي و اجتماعي يک مرکز سياسي مطلـوب بـراي کشـور بـا توجـه بـه اهداف سند چشم انداز و جايگاه منطقه اي و بين المللي ايران در افق ١٤٠٤ از ديدگاه راهبردي کدام است ؟ فرضيه اصلي تحقيق نيز به بررسي معنادار بودن تأثير ابعاد، مؤلفه ها و شاخص هاي احصـاء شـده حـوزه فرهنگي و اجتماعي در انتخاب مرکز سياسي مطلوب کشور مي پردازد.
لذا با توجه بـه غيرنرمـال بـودن توزيـع داده هـاي تحقيـق ، جهـت احصـاء حداکثر ميزان تأثيرگذاري ابعاد، مؤلفه ها و شاخص هاي حوزه فرهنگي و اجتماعي در انتخاب مرکـز سياسـي مطلوب کشور از فاصله اطمينان ٩٥ درصدي که براي ميانگين جامعه و بر مبنـاي روش خـودگردان سـازي برآورد شده ، استفاده شد.