چکیده:
شبکه های اجتماعی نوین به عنوان یک رسانة تأثیرگذار در ایجاد فضایی باز و گسترده برای کاربران خود، بویژه زنان نقش مهمی را ایفا کرده است. روش های به کار رفته در این پژوهش عبارتند از روش های اسنادی، مطالعة میدانی و پیمایشی. دادههای پژوهش با تکنیکهای تحلیل محتوا، مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه جمعآوری شده است. جامعه آماری پژوهش، زنان دانشجوی دانشکده علوم اجتماعی واحد علوم و تحقیقات و دانشگاه تهران می باشند. چارچوب نظری این مطالعه تلفیقی از نظریات حوزة عمومی و کنش ارتباطی هابرماس، نظریة ارتباطات کامپیوتر واسط و استفاده و خشنودی می باشد، نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان دهندة تغییر رفتار کاربران در زمینه های فردی، عاطفی، خانوادگی و اجتماعی با تأثیرپذیری از میزان و نوع استفاده از شبکه های اجتماعی می باشد، همچنین نوع فعالیتی که کاربران در این فضا دارند، بر ایجاد تفاهم ارتباطی نقش دارد، یعنی کاربران با استفاده از زبان و مفاهیم مشترک به گفتگو در این فضا پرداخته و مقاصد ارتباطی را دنبال می کنند. در این پژوهش فرضیة نقش افزایش مهارت کاربران، از فرضیة ویژگی های فردی و اجتماعی، نقش تحصیلات در تغییر رفتار تأیید شدند. در نهایت با توجه به نتایج به دست آمده، راهکارهایی مانند: تغییر رویکرد برنامه ریزان و مسؤولین کشور نسبت به این فضا و برداشتن محدویت استفاده از شبکه های اجتماعی نوین، حذف نگاه منفی آنها در مورد کاربران این شبکه ها، راه اندازی سایت های بومی مشابه فیس بوک در ایران با همان جذابیت ها و قابلیت ها، آموزش های عمومی به جوانان و خانواده های آنان و... ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
پرسش آغازین بر این واقعیت استوار است که آیا تکنولوژی جدید و پیشرفتۀ اینترنتی و بسترهای نوین شبکه های اجتماعی در تغییر رفتار زنان نقش داشته است ؟ و اگر داشته ، باعث چه تغییراتی در رفتار آنان شده است ؟ آیا باعث کاهش تعاملات گردیده ، یا شکل تعاملات را تغییر داده است ، و از ارتباط چهره به چهره به شکلی جدیدتر به دنیای مجازی کشانده است و باعث گسترش حوزة عمومی و ایجاد تفاهم ارتباطی در آن فضا شده است ؟ اهمیت و ضرورت موضوع پژوهش ارتباط چهره به چهره (ftf)١ همیشه نتیجه دلخواه را به ما نداده و تمام نیازهای ما را در دنیای امروز برآورده نمیکند.
این آزمون در فاصله اطمینان ٩٩% سنجش شده است سطح معنیداری برابر ٠/٠٠٠ = Sig است که از سطح مورد نظر ٠/٠١ کوچکتر است و نشان دهندة معنیداری رابطه تفاهم ارتباطی شکل گرفته در شبکه های اجتماعی و تغییر رفتار از رفتارهای سنتی به رفتارهای مبتنی بر عقلانیت میباشد.
به عبارتی تفاهم ارتباطی شکل گرفته بر اساس گفتمان آزاد در شبکه های اجتماعی نوین ، باعث شده تا رفتارهای سنتی کاربران به رفتارهای مبتنی بر عقلانیت تغییر یابد، پس این فرضیه تأیید میشود.
به عبارتی گسترش فضای حوزه عمومی و گفتمان آزاد در شبکه های اجتماعی نوین باعث شده تا رفتارهای سنتی کاربران به رفتارهای مبتنی بر عقلانیت تغییر یابد، پس این فرضیه تأیید میشود.