چکیده:
نظام ولایت تکوینی نظامی است متشکل از نظام های جزئی که ولایت مطلقه الهی را در تمام شئون و ابعاد آن به نمایش می گذارد. بر مبنای آیات قرآن عالم هستی بر اساس تجلی ذات الهی در مقام اسماء و صفات به ظهور رسیده است. کثرت اسماء حق به گونه ای است که هر آنچه در جهان خلقت رخ می دهد بر پایه اسمی از اسماء الهی است و هر اسمی بنابر اقتضایی که دارد آثاری را در عالم هستی در پی خواهد داشت. بر این اساس ولایت مطلقه خداوند در تمام عالم هستی بی انقطاع و به گونه ای بسیط و یکپارچه جاری خواهد بود. از منظر امام خمینی ولایت خداوند با اسم شریف الله که اسم اعظم است بر انسان کامل بدون واسطه اسمی از اسماء، و بر دیگر موجودات به واسطه اسماء دیگر تجلی کرده است. ایشان معتقدند انسان کامل منحصر در حقیقت محمدیه و اولیاء ایشان است اما سایر انسان ها به عنوان انسان سالک می توانند با خرق حجب انیت و انانیت و رسیدن به مقام ذل عبودیت و تمکن در این مقام به مرتبه قرب نوافل رسیده، صاحب تصرف در عالم شوند. ایشان قرب نوافل را مرتبه اول ولایت و نهایت آن را قرب فرائض معرفی می کنند که در پرتو آن بنده گوش و چشم حق می شود.
The existential guardianship is an order، comprising of suborders، which manifests the absolute Divine guardianship in all positions and dimensions. According to the Quranic verses، the universe has been created based on manifestation of Divine essence in the form of names and attributes. The multiplicity of Divine attributes is so that whatever happening in the world of creation is based on a Divine name and any name، depending upon its requirement، will have consequences in the universe. On this basis، absolute guardianship of God in the entire universe will be nonstop، indivisible، and integrated. In view of Imam Khomeini the guardianship of God has been manifested in perfect man with the glorious name of Allah، which is the Grand Name of God، directly and without any intermediary، and in other creatures by other intermediary names. He believes that the title of perfect man is exclusive to the Muhammedan Truth and his disciples but other human beings as wayfarers through tearing apart the veil of egoism and ego-centrism can meet the stage of proximity under obedience and attain the position of proximity to supererogatory gain the power of domination of mundane forces. He considers supererogatory proximity as the first stage of Wilaya or guardianship and maintains that the ultimate stage is proximity of obligatory rites and rituals in whose light the servant turns into ears and eyes of The Truth.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله با توجه به طرح نظریۀ نظام مند بودن ولایت تکوینی و جایگاه انسان سالک در آن با تکیه بر آرای امام خمینی به اثبات امکان وصول و دستیابی انسان به چنین مقامی پرداخته شـده و اینکه انسان سالک غیر از ولایت بر خویشتن بر نظام تکوین و خارج از نفـس خـویش نیـز ولایـت دارد و از جمله مقاماتی که برای انسان سـالک در نظـام ولایـت تکـوینی قابـل اثبـات اسـت ، مقـام واسطۀ فیض شدن و رسیدن به مقام «کن » میباشد.
امام خمینی دربارة نحوه و کیفیت انجام ولایت الهی موضوع تجلی الهی را مطـرح مـیکننـد (امـام خمینـی١٤٢٣: ١٢٣) بـه ایـن معنـا کـه خداوند با اسم شریف «الله » که اسم اعظم است بر انسان کامل بدون واسطۀ اسـمی از اسـماء تجلـی نموده و بر دیگر موجودات به واسطه اسماء دیگر تجلی فرمـوده اسـت (امـام خمینـی١٤٢٣: ٧٤ -٧٣) از سوی دیگر ایشان استعداد و توان قلبی انبیا و اولیا را در دریافـت تجلیـات الهـی متفـاوت دانسـته و معتقدند حقیقت اسم اعظم به طور کامل و بیواسطه تنها برای بنده ای که مـورد رضـایت خداونـد باشد تجلی میکند که در میان اولاد آدم جز حقیقت محمدیه و اولیای ایشان مصـداقی بـرای ایـن موضوع وجود ندارد( امام خمینی١٤٢٣: ٧٧).
٤. بر اساس آرای امام خمینی وصول به مقام ولایت برای انسان سالک از طریق خرق حجب انیت و انانیت ، علم به ذل عبودیت و ایمان کامل به آن امکانپذیر است و در پرتو این مقام نمونه ای از قرب نوافل ظهور میکند.