چکیده:
متون گذشته و کهن، از جمله حدیث، از آنجایی که شفاهی بوده و به صورت مکتوب صادر نشده، و راویان، ای بسا از استعداد و حافظه یکسانی نداشتهاند، امکان نقل لفظی و کامل سخنان گویندگانشان، وجود نداشته و نقل به معنا صورت گرفته است. این اتفاق، هر چند بنا به دلایل عقلایی و مأذون بودن از سوی معصوم7، پذیرفته است، اما آسیبهایی به همراه دارد. این نوشته، کوشیده است، با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاه از منابع کتابخانهای، گونههای نقل به معنا را با تأکید بر تحریفزایی و تصحیفسازی، شناسایی و معرفی کرده و مواردی زا ارائه دهد و نقد کند. دستاورد این پژوهش، با بررسی چند و چون و چگونگی تغییر نقل حدیث، و با نشان دادن مواردی کلیدی نشان میدهد که در صورت دگرگونی بنیادین نقل به معنا، باید در پذیرش آن، جوانب احتیاط علمی را رعایت نمود.
خلاصه ماشینی:
نسبت بین«عترتی» و «اهل بیتی»، عموم و خصوص مطلق است و «اهل بیتی» برای تأکید بر«عترتی» و بیان آن است و کثرت طرق سه عبارت پیشین، میرساند که حدیث تقلین با لفظ «سنتی»، روایتی تحریف شده است؛ به دلایل ذیل: گزارش برخی از روایات دربارۀ پرسش از کیستی «عترت» و «اهل بیت» از شخص پیامبر(ع)، تواتر حدیث ثقلین با ضبط «عترتی اهل بیتی» با سندهای متعدد، گزارشهای تاریخی در ردّ ضبط «سنتی»، گزارش صحیح مسلم با تکرار اهل بیتی، اقرار عالمان اهل سنت از تفسیر «اهل بیت» در آیۀ تطهیر و نزول آن دربارۀ علی(ع) و فاطمه( و حسنین(، تواتر حدیث سفینه با ضبط «اهل بیتی» و نقل آن از سوی ده تن از صحابه در طبقۀ اول و پنج امام معصوم(ع) از طبقۀ تابعان، نبود ضبط «سنتی» از حدیث ثقلین در سایر جوامع اولیۀ حدیثی اهل سنّت، از جمله مسند احمد، غریب و غیر قابل استناد بودن ضبط «سنّتی»، ضبط «سنّتی» تنها در الموطّا مالک، آن هم به صورت مرفوع و منقطع، ضعف سند ضبط «سنتی» به اقرار محدثانی چون یحیی بن معین، ابو حاتم رازی، و ابونعیم اصفهانی و ابن حجر، و نیز احمد بن حنبل، ابوداود، دارقطنی و نسائی، برخی از رجال ضبط «سنتی» به دلیل وجود راویانی چون صالح بن موسی طلحی و کثیر بن عبدالله در سلسه سند که آنها را متروک، غیر قابل اعتماد و کذّاب و حدیثشان را منکر و ضعیف دانستهاند، تحریف حدیث سفینه از سوی مالک با اجتهاد در عبارت «و مَن رَغِبَ عَن سُنَّتِی فَلَیسَ مِنِّی».