چکیده:
این مقاله به بررسی اصول بنیادی مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت زمان گرا به عنوان ابزاری مناسب برای تخصیص هزینه-ها به موضوعات هزینه¬یابی و مقایسه آن با مدل¬های هزینه¬یابی پیشین خود می¬پردازد. به کارگیری مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت سنتی به دلیل هزینه های زیاد مصاحبه با اشخاص، استفاده از روش های ذهنی و پرهزینه برای ارزیابی تخصیص-های زمانی و مشکلات نگهداری و به¬هنگام¬سازی مدل، برای بسیاری از سازمان¬ها با دشواری همراه بوده است و این عوامل سبب شده¬اند که این مدل نتواند به عنوان یک ابزار مدیریتی موثر، به¬موقع و به¬هنگام ایفای نقش نماید. در مدل هزینه¬یابی بر مبنای فعالیت زمان نیاز به برآورد دو پارامتر می¬باشد: هزینه هر واحد ظرفیت تامین شده و زمان مورد نیاز انجام یک فعالیت. این مدل علاوه بر حل مشکلات مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت سنتی، قادر به اندازه¬گیری ظرفیت بلااستفاده بوده و با محاسبه هزینه ظرفیت بلااستفاده، مدیران را در امر ارزیابی عملکرد دوایر مختلف سازمان یاری می رساند.
خلاصه ماشینی:
بهکارگیری مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت سنتی به دلیل هزینههای زیاد مصاحبه با اشخاص، استفاده از روشهای ذهنی و پرهزینه برای ارزیابی تخصیصهای زمانی و مشکلات نگهداری و بههنگامسازی مدل، برای بسیاری از سازمانها با دشواری همراه بوده است و این عوامل سبب شدهاند که این مدل نتواند به عنوان یک ابزار مدیریتی موثر، بهموقع و بههنگام ایفای نقش نماید.
انتخاب و بهکارگیری سیستم هزینهیابی مناسب و صحیح برای محاسبه بهای تمام شده محصولات در شرکتها و سازمانها از دشواری ذاتی برخوردار میباشد و شرکتهایی که در این زمینه به دنبال نوآوری نیستند، با مسائل عدم کارایی مواجه میشوند، زیرا سیستمهای سنتی قابلیت محاسبه اطلاعات هزینهای درست را دارا نمیباشند.
این مدل مرحله یک هزینهیابی بر مبنای فعالیت سنتی را برای تخصیص هزینههای منابع به فعالیتها، ساده نموده و به منظور اجتناب از معاملات پیچیده و متنوع، معادلات زمانی را معرفی مینماید.
حاصل این همکاری ارائه تئوری مدل هزینهیابی بر مبنای فعالیت زمانگرا بود که فرآیند هزینهیابی را از طریق حذف مراحل مصاحبه با کارکنان تسهیل و تخصیص هزینه منابع به فعالیتها را ساده میکند.
استفاده از ظرفیت منابع تأمین شده برای تخصیص هزینه منابع به فعالیتها در مدل هزینهیابی بر مبنای فعالیت سنتی، قبلاً توسط کاپلان و کوپر پیشنهاد شده بود، اما آنچه در مدل زمانگرا تازگی دارد، این است که زمان مورد نیاز برای انجام یک فعالیت را میتوان برای هر رویداد و بر اساس ویژگیهای متفاوت، با استفاده از محرکهای زمانی برآورد نمود.