چکیده:
ویلیام وینرایت بر این باور است که تجربة عرفانی همان ساختار تجربة حسی را دارد و بر این اساس در صدد است از طریق شباهت تجربة عرفانی با تجربة حسی و تکیه بر اصل زودباوری، اعتبار شناختی این تجربه را به اثبات برساند. این نوع استدلالآوری با تقریرهای دیگری در کار فیلسوفانی همچون سویینبرن و آلستون نیز دیده میشود. اما بهنظر میرسد با استناد به شباهت این دو تجربه نمیتوان له شناختیبودن تجربة عرفانی استدلال کرد و با قاطعیت از شناختیبودن آن دفاع کرد. تجربة عرفانی و تجربة حسی ضمن داشتن شباهت، تفاوتهای قابل توجهای با یکدیگر دارند که کار مقایسه بین این دو را با مشکل مواجه میسازد. علاوه بر این با توجه به اینکه اصل زودباوری یک اصل یقینی در معرفتشناسی دینی محسوب نمیشود، استفاده از این اصل برای اثبات شناختیبودن تجربة عرفانی از نقاط ضعف این استدلال محسوب میشود.
خلاصه ماشینی:
وینرایت که از مدافعان شناختنیبودن تجربههای دینی و عرفانی است درصدد است تا با استدلالهای گوناگون و بر پایة شباهت تجربة حسی با تجربة دینی، شناختنیبودن این نوع تجارب را اثبات کند.
در این مقاله آقای کشفی ضمن بررسی و نقد دیدگاه ویلیام رو درصدد است با از استفاده از اصل زودباوری سویینبرن اعتبار معرفتی تجربة دینی را به اثبات برساند (کشفی، 1391).
بر اساس اصل زودباوری، اگر به نظر بر این باور است که باورهای مبتنی بر تجربة عرفانی، همانند باورهای مبتنی بر تجربة حسی در نگاه اولیه موجه بهنظر میرسند، مگر اینکه دلایل کافی برخلاف آنها وجود داشته باشد.
شباهت میان تجربة عرفانی و تجربة حسی آنقدر نزدیک است که میتوان این نتیجه را تضمین کرد که تجربههای عرفانی به شرطی شناختی هستند که وقتی عارفان میگویند که جنبة ماورایی واقعیت را تجربه کردهاند دلایل جداگانهای داشته باشیم و این ادعا را باور کنیم.
سویینبرن پس از اینکه تلاش میکند اصل زودباوری را در حوزة تجربة حسی به اثبات برساند درصدد است تا این اصل را در تجربة دینی نیز ثابت کند، لذا میگوید در صورت نبود ملاحظات خاص، تجربههای دینی، تجربههایی واقعی است؛ یعنی این تجربیات دلیلی برای وجود متعلق خود فراهم میآورند.
6. ارزیابی و نقد بهنظر میرسد هرچند تجربة دینی، تجربهای شناختی است و میتواند برای فرد صاحب تجربه و یا حتی دیگران در برخی مواقع حجیت داشته باشد، اما استدلال وینرایت برای اثبات شناختنیبودن تجربة دینی و عرفانی با استفاده از شباهت این تجارب با تجربة حسی و استناد به اصل زودباوری چندان قاطع نیست.