چکیده:
از مهم ترین مبانی سلفیه، اعتقاد به فقدان مجاز در لغت و در قرآن است. آنها برای اثبات مدعای خود به ادله ای استناد می کنند و معتقدند تمامی الفاظ، چه در قرآن و چه در لغت، همه حمل بر معنای ظاهری خود می شود و سلف امت نیز همین کار را انجام می دادند و ما سراغ نداریم که سلف حتی از لفظ «مجاز» در گفتار و نوشتار خود استفاده کرده باشند. اما با بررسی آیات قرآن و ادله عقلی و لغوی به دست می آید که اعتقاد به نفی مجاز در لغت و قرآن اعتقاد باطلی است. زیرا ادلهٔ اثبات مجاز به گونه ای است که حتی سلفیه نیز نمی توانند منکر آن شوند. به همین دلیل، ایشان برای توجیه نظریه خود راه حل هایی را به کار بسته اند. ابن تیمیه قائل به «مشترک معنوی» شده، محمدامین شنقیطی قائل به «اسلوب» در زبان عربی شده و دیگران نیز قائل به «توسعه در لغت عرب» شده اند. البته این راه حل ها در عمل با اعتقاد به وجود مجاز در قرآن یکی است. به همین دلیل، محققان معاصر سلفیه به این نتیجه رسیده اند که دعوای بین منکران مجاز و قائلان به مجاز، نزاعی لفظی بیش نیست.
خلاصه ماشینی:
آنها برای اثبات مدعای خود به ادلهای استناد میکنند و معتقدند تمامی الفاظ، چه در قرآن و چه در لغت، همه حمل بر معنای ظاهری خود میشود و سلف امت نیز همین کار را انجام میدادند و ما سراغ نداریم که سلف حتی از لفظ «مجاز» در گفتار و نوشتار خود استفاده کرده باشند.
حقیقت در لغت از ماده «حقق» به معنای امر ثابت انکارناشدنی است،<FootNote No="279" Text=" فراهیدی، خلیل بن أحمد، کتاب العین، ج3، ص6؛ فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج1، ص143؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج10، ص49؛ زمخشری، جارالله، أساس البلاغة، ج1، ص203.
"/> اما در اصطلاح اکثر عالمان اصول و بلاغت، حقیقت لغوی به معنای لفظی است که در معنای موضوع له خود در مقام تخاطب استعمال شده باشد؛<FootNote No="280" Text=" شریف جرجانی، کتاب التعریفات، ص89؛ تفتازانی، سعد الدین، مختصر المعانی، ص215.
وقوع مجاز به صورت مطلق در لغت و قرآن و حدیث؛ اصولیان، بلاغیان و جمهور فقها، از جمله احمد بن حنبل، به این نظریه معتقدند؛<FootNote No="286" Text=" زرکشی، بدر الدین، بحر المحیط فی اصول الفقه، ج3، ص46.
"/> عبدالعزیز بن باز نیز در این مسئله، سخن ابنتیمیه را میپذیرد و معتقد است در قرآن مجاز مصطلح وجود ندارد و هر آنچه هست از باب توسعه در لغت عرب بوده نه مجاز و برای آن مثالهایی میزند.
با این حال جمهور علما معتقدند مجاز نهتنها از جنبههای بلاغی لغت عرب است بلکه در قرآن نیز به کار رفته<FootNote No="300" Text=" زرکشی، محمد، البحر المحیط فی أصول الفقه؛ سیوطی، جلال الدین، الإتقان فی علوم القرآن، ج3، ص120.
"/> از این تصریح استفاده میشود که ابنتیمیه نیز لغت را به حقیقت و مجاز تقسیم میکرده است.