چکیده:
در قدیمی ترین آثار موجود از «وجوه و نظائر»، تعریفی از این اصطلاح دیده نمی شود. اولین تعریف، توسط ابن جوزی ارائه شد و بعد از او، تعاریف دیگری نیز شکل گرفت. این تعاریف، با مصادیق وجوه و نظائری که در کتب مربوطه ارائه می شود، هماهنگی نداشته و تاکنون نیز مشکل اختلاف تعاریف و مثال ها، در منابع علوم قرآن مشاهده می شود. هدف این مقاله، بررسی اختلاف تعاریف و کشف مناسب ترین آنهاست. روش پژوهش اسنادی و مبتنی بر توصیف و تحلیل بوده و پس از بررسی تطبیقی مثال های ارائه شده و تعاریف، به نقد تعاریف پرداخته و به این نتیجه رسیده است که وجوه، معانی گوناگون لفظ و نظائر، واژگان هم شکلی است که در آیات مختلف، معانی متفاوتی دارند. در نتیجه، تعریف ابن جوزی، سازگار با مثال های متقدمان و مناسب ترین تعریف می باشد. با دقت در نمونه های وجوه و نظائر کتب متقدمان، روشن می شود که نظائر علاوه بر شباهت الفاظ با یکدیگر، بر شباهت معانی آنها نیز دلالت دارد که البته این قید در هیچ یک از تعاریف ذکر نشده است.
خلاصه ماشینی:
"مؤلف پس از بیان این معنا، آیه مربوط به آن را ذکر می کند و هنگامی که قصد دارد آیه دیگری را مثال بزند که لفظ «هدی» در آن با همین معنا آمده، از واژه «نظیرها» استفاده می کند: «الهدی علی سبعة عشر وجها: فوجه منها: الهدی یعنی "البیان"، و ذلک قوله ـ عزوجل ـ فی سورة بقره: «أولئک علی هدی من ربهم و أولئک هم المفلحون» (بقره: 5).
مثلا مقاتل علاوه بر ذکر واژگانی همچون «هدی» که آن را دارای وجوه متعدد خوانده و به یادکرد آنها پرداخته است، واژگانی نظیر «أرض» (که یک معنا دارد) را هم آورده و به ذکر مصادیق متعدد آن در قرآن پرداخته است: «الأرض علی سبعة أوجه: الوجه الأول: الأرض»؛ یعنی: أرض الجنة خاصة.
اشکال زرکشی به تعریف ابن جوزی: زرکشی پس از بیان تعریف پیش گفته، به تعریف ابن جوزی چنین اشکال کرده است: «وقیل النظائر فی اللفظ والوجوه فی المعانی وضعف لأنه لو أرید هذا لکان الجمع فی الألفاظ المشترکة وهم یذکرون فی تلک الکتب اللفظ الذی معناه واحد فی مواضع کثیرة فیجعلون الوجوه نوعا لأقسام والنظائر نوعا آخر کالأمثال» (زرکشی، 1376، ج 1، ص 102)؛ گفته شده که نظائر در لفظ و وجوه در معانی است (یعنی همه در لفظ مانند هم هستند، گرچه دارای وجوه معنایی متفاوت می باشند) این ضعیف است؛ زیرا اگر معنا این بود، این گردآوری، جمع الفاظ مشترک (لفظ واحد با معانی متفاوت) بود؛ درحالی که آنها در این کتب، لفظی را نیز که معنای آن در مواضع متعددیکی است (لفظ واحد با معنای واحد)، ذکر می کنند."