چکیده:
نظرات تفسیری مفسران بسیار تحت تاثیر آرای ادبی است و هر یک از مفسران در استفاده از قوانین ادبی روش هایی را اتخاذ نموده اند. در این میان ، با بررسی روش علامه طباطبایی و جست وجو در میان تفسیر المیزان و همچنین مقایسه این تفسیر با تفاسیر معتبر اهل سنت - که مدعی توانمندی در به کارگیری قواعد ادبی هستند - درمییابیم که علامه در مواجهه با قواعد ادبی مسلکی خاص به خود را دارد که در اکثر تفاسیر دیگر این روش به چشم نمیخورد؛ ایشان با روش هدف محور به قواعد ادبی مینگرد و تلاش میکند این قواعد را در خدمت فهم صحیح قرآن به کار گیرد. در مقابل ، مفسران دیگر واکنشی فعالیت محور دارند که پیامد آن جز سرگردانی و تحیر نیست . هدف این نوشتار بررسی تطبیقی کاربست هدف محور قواعد ادبی از دیدگاه علامه و مفسران اهل سنت با تاکید بر آرای زمخشری به روش اسنادی است .
خلاصه ماشینی:
علامه گاهی یک حالت یا بیش از آن از اشکال و حالات بلاغت مانند اسلوب التفات (همان : ٥٦)، حذف (همان : ١٤/ ١٧٧)، استعاره (همان : ١٦/ ٦٥) نکره آوردن (همان : ١٧/ ٦٤) و اسلوب های دیگر را در آیه ای ذکر میکند تا نکته یا مطالبی را روشن نماید، به عنوان مثال در تفسیر آیه «الذین کفروا لهم عذاب شدید» (فاطر: ٧) چنین میگوید: اگر کلمه عذاب را نکره آورده برای این است که به اهمیت آن عذاب اشاره کند؛ علاوه بر اینکه عذاب جهنم از یک نوع نیست تا آن را با «ال » بیاورد، چون درجات جهنم به سبب فسق و کفری که دارند تفاوت دارد و بدین جهت نکره آوردن عذاب مناسب تر است و در این صورت عذاب مبهم و سربسته نیز میباشد (طباطبایی، همان : .
گروهی «إن » را به معنای «إذ» میدانند (ابن هشام انصاری، همان : ١/ ٣٨؛ قرطبی، همان : ٢٠/ ٢٠) و بعضی دیگر قائل اند در آیه عاطف و معطوف حذف گردیده است ، به تقدیر: «فذکر إن نفعت الذکری و إن لم تنفع » (ابن عادل ، همان : ١٦/ ٣٠٨؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب ١٤١٩: ١٦/ ٤٦٧؛ اندلسی، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز ١٤٢٢: ٧/ ٢٥).
علاوه بر این ، فخر رازی برای اثبات وجوب امر به معروف و نهی از منکر در هر حال قائل است که در این آیه عاطف و معطوف حذف گردیده ، با این تقدیر: «فذکر ان نفعت الذکری و ان لم تنفع » و در ادامه میفرماید: لزوما اگر جزء دیگر جمله ذکر نشده دلیل بر این نیست که تذکر دادن لازم نیست .