چکیده:
مقاله حاضر به بررسی و تحلیل پژوهش ی حوزه طرحواره درمانی به روش تحلیلی و مروری پرداخته است. بدین منظور از میان پایان نامه ی انجام شده در دانشگاه علامه طباطبایی که طرحواره درمانی را به عنوان متغیر مستقل در مداخلات درمانی خود به کار بردهاند، 5 پایان نامه (4 پایان نامه دکتری و 1 پایان نامه کارشناسی ارشد) انتخاب گردیده و مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. در این راستا علاوه بر تحلیل و آسیب شناسی این پژوهش ، مسائل اساسی که اغلب در پژوهشی حوزه طرحواره درمانی مغفول واقع شده و سؤالات مهمی که بیپاسخ مانده و نیاز به بررسیای دقیق دارند نیز مطرح شده است.
خلاصه ماشینی:
از آن جا که رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با نشانه های بیماری مشخص نشده است ، تفسیر نتایج با محدودیت رو به روست و نمیتوان هراس از مرگ را ناشی از طرحواره های ناسازگار و / / تأثیر طرحواره درمانی را به علت ویژگی اختصاصی آن یعنی تمرکز بر طرحوارها دانست ، زیرا میتوان این احتمال را مطرح ساخت که سودمندی طرحواره درمانی به علت عناصر شناختی رفتاری آن و تأثیرگذاری بیشتر آن در بهبود خودبیمارانگاری نسبت به معنادرمانی میتواند به علت مدت بیشتر این درمان در مقایسه با معنادرمانی باشد، زیرا پس از مرحله ارزیابی و تمرین های انگیزشی، از میانه تا انتهای درمان بسیاری از راهبردهای شناختی رفتاری به شکل ساختار یافته تری مورد استفاده قرار میگیرد (یانگ ، ٢٠٠٨).
محقق به طور کلی اختلال اضطراب اجتماعی را اختلالی مزمن و مقاوم به درمان در نظر میگیرد، درصورتی که شواهد نشان میدهند که اگرچه در مواردی درمان شناختی رفتاری در درمان این اختلال موفقیتی کسب نکرده ، ولی در موارد بسیاری نیز موفق بوده است ؛ این امر نیاز به درمان جایگزین در همه موارد را ثابت نمیکند، بلکه از آن جا که نظریه طرحواره محور و طرحواره درمانی برای توضیح موارد مقاوم به درمان سنتی شناختی رفتاری ایجاد شده است ، مقاومت درمانی میبایست در پژوهش هایی بررسی شود تا روشن گردد که چه کسانی، با چه ویژگیهایی و به چه دلایلی به درمان شناختی رفتاری پاسخ نمیدهد و به درمان جایگزین و مکمل یعنی طرحواره درمانی نیاز دارند و طرحواره درمانی را تنها در مواردی که درمان شناختی رفتاری جواب نمیدهد، اعمال نمود.
Clinical psychology & psychotherapy, 17(3), 165-182.