چکیده:
تعزيه، يكي از اشكال مذهبي نمايش ايراني است كه بنابر نظر پژوهشگران اين حوزه، در دودمان قاجار، خاصه عهد ناصري، به اوج شكوفايي خود رسيده است. به زعم بسياري از آنها، علل مهم شكوفايي اين گونه نمايشي در عهد قاجار، يكي تدوام قدرت مذهب تشيع از عهد صفوي به بعد و ديگر، ساخت و برپايي تكاياي موقت و تكاياي ثابتي چون تكيه دولت بوده است. در اين ميان برخي آرا، تاثير شرايط اجتماعي- تاريخي ايران را بر اين گونه نمايشي متذكر شده اند. وجود چنين نظرگاه هايي، هرچند اشاره گونه و موردي، نشان دهنده تاثير شرايط اجتماعي در اين شكل نمايش آييني- سنتي است. پرسش اصلي اين است كه ويژگي هاي اجتماعي و تاريخي عصر ناصري چه تاثيري در شكوفايي تعزيه اين عصر گذاشته است. در مسير پاسخ به اين پرسش، سوال ديگري مطرح مي شود؛ به طور كلي چه رابطه اي ميان اشكال هنري و محيط اجتماعي كه اين اشكال را پديد مي آورد، وجود دارد. پديدآمدن علم جامعه شناسي در قرن هجدهم و درپي آن، گسترش و رشد علوماجتماعي در سده هاي بعدي، منتقدان هنر را برآن داشت تا تفسير و خوانشي جامعه شناختي از انواع گوناگون اشكال هنري به دست دهند. بنابر تعاريف جامعه شناسي هنر، به نظر ميرسد مختصات اجتماعي قاجار، تاثير قابل توجهي بر رواج تعزيه در اين عهد گذاشته باشد؛ مختصاتي كه خطوط اصلي آن را از يكسو نتايج حاصل از كشمكش هاي داخلي و خارجي، استبداد حاصل از نظام مبتني بر كشاورزي، وجود طبقات مختلف و نابرابري هاي اجتماعي، و در سوي ديگر، طبع تفننطلب ناصرالدين شاه تشكيل ميدهد. مقاله حاضر برآن است تا با برشماري ويژگي هاي تاريخي و اجتماعي عهد ناصري، دلايل جامعه شناختي رواجِ تعزيه را در اين دوره تبيين كند. در اين مقاله كه به روشي توصيفي- تحليلي و با رويكردي جامعه شناختي نگاشته شده، با بهره گيري از نظريه هاي جامعه شناسي هنر، كوشش شده تا به ترسيم سيماي جامعه قاجار و تاثير آن بر اقبال تعزيه در دوران حكومت ناصرالدين شاه پرداخته شود.