چکیده:
هدف: پژوهش حاضر با هدف محوریتبخشی به آموزههای قرآنی در بازنگری به مفاهیم غربی رایج در جامعۀ اسلامی ایران، به عنوان نمونه درصدد تبیین مبانی و ارکان بنیادین نخبگی در آموزههای قرآنی است. روش: از روش توصیفی تحلیلی برای تبیین دادههای به دست آمده از مطالعۀ آموزههای قرآنی استفاده شده است. یافتهها: 1. میتوان واژۀ «الصفوه» را به عنوان کلیدواژۀ نخبگی در آموزههای قرآنی دانست. 2. میتوان در قالب دو بخش موهبتهای غیر اختیاری و اختیاری، هفت رکن بنیادین نخبگی شامل «ویژگیهای وراثتی»، «خداباوری و توکل»، «خودیابی و خودباوری»، «اهتمام در کسب دانش و بینش»، «تفکر روشمند و خلاقیت»، «شجاعت در ابراز و اجرای نظرات» و «توانمندی راهبری دنیای پیرامونی» را تبیین کرد. نتیجهگیری: برخلاف نگرش رایج در جوامع غربی و مکتب نخبهگرایی که هدف از نخبگی را کسب قدرت و سلطه میداند، نخبگی در آموزههای قرآنی، موهبتی الهی است که بر اساس حکمت الهی تبیین شده و تنها با توانمندی فرد نخبه در جهتدهی به استعدادهای الهی خویش برای هدایت مادی و معنوی انسانها و در مسیر کسب رضایت الهی معنا مییابد.
Objectives: This study aims at analyzing the western concepts of the teachings of the Quran in the current review of the scientific community، as an example to explain the principles and fundamental elements of the elite in the teachings of the Koran.
Method: The method of the survey is descriptive and analytical methods.
Results: The term "Alsafvah "is considered as keyword of elite in Quranic teachings concerning the concept and its application، the principle of" chosen by God with regard to internal features and the responsibility of leading people." to be considered elite. 2. The eight pillars can be " inherited property "، " belief and trust "، self-discovery and self-esteem، thinking circuit "، " effort in acquiring knowledge and insight methodical thinking and creativity Courage comment and its implementation "and" ability to communicate with the external world and its governance "as a fundamental pillar of elite explained.
Conclusion: Unlike the common elitist attitude in Western societies aiming at developing elite school power and controlling the elites; in the teachings of the Quran it is based on divine wisdom and is offered only to use the talents gifted by God for ordinary life guidance and spiritual guidance of the man concluding in divine satisfaction and God،s pleasure.
خلاصه ماشینی:
نتیجهگیری: برخلاف نگرش رایج در جوامع غربی و مکتب نخبهگرایی که هدف از نخبگی را کسب قدرت و سلطه میداند، نخبگی در آموزههای قرآنی، موهبتی الهی است که بر اساس حکمت الهی تبیین شده و تنها با توانمندی فرد نخبه در جهتدهی به استعدادهای الهی خویش برای هدایت مادی و معنوی انسانها و در مسیر کسب رضایت الهی معنا مییابد.
(مکارم شیرازی، 1374: ج 2: 518) میتوان بر اساس آموزههای وحیانی، تعریف نخبگی را چنین دانست: موهبتی الهی است که بر اساس حکمت الهی تبیین شده و تنها با توانمندی فرد نخبه در جهتدهی به استعدادهای الهی خویش برای هدایت مادی و معنوی انسانها و در نتیجه، کسب رضایت الهی معنا مییابد.
دو) خداوند از یک سو، با قرار دادن تکوینی استعدادهای ممتاز در برخی از انسانها و فراهم کردن بستر لازم برای شکوفایی آن و از سوی دیگر، با ارسال انبیای الهی و تبیین مسائل مورد نیاز انسان از طریق ایشان، به راهنمایی انسان در جهت دستیابی به زیستن خداپسندانه پرداخته که مسئلۀ نخبگی نیز در این راستا مورد عنایت قرار گرفته است.
(نووی جاوی، 1417، ج 1: 303) حضرت محمد(ص) هشت) از جمله مهمترین ابعاد سیرۀ پیامبر(ص) ارائۀ معجزۀ جاویدانی به نام قرآن است که برخلاف معجزات انبیای پیشین- که حسی و مقطعی بودند- برای هدایت بشر تا قیامت- با توجه به آنکه پیامبر اسلام آخرین پیامبر الهی بود(نحل: 40)- عرضه شده و به دلیل آنکه از جنس کلام است و معجزۀ کلامی دارای ثبات ببیشتری است، آن را معجزهای عقلی و پایدار دانستهاند(محقق سبزواری، 1383: 474).