چکیده:
در این مقاله تلاش کرده ایم از منظری متفاوت انقلاب ها و تحولات سیاسی امنیتی در کشورهای
عربی را بررسی نماییم. نگاه غالب در این خصوص، انقلاب های عربی را به بهار عربی و بیداری اسلامی
تشبیه می کند، اما نویسندگان بر این نظرند که این مقوله ها بازگوکننده نگاه سطحی و تکراری است و
نمی توانند تمام زوایای تحولات صورت گرفته را بیان کنند. از این رو برای بررسی و چرایی بروز این
تحولات، ضمن به کارگیری نظریه پست مدرنیسم و بسط و تعمیم مسائل آن، بر آنند که مهمترین
عاملی که می تواند حرکت دومینووار سقوط دیکتاتورها و خیزش ها در کشورهای مشابه از لحاظ
سیستم حکومتی و هویتی را رقم بزند، عامل شبکه ای شدن ارتباطات است . به این ترتیب که،
انسان ها از طریق دنیای مجازی، فضای رسانه ای و ماهوار ه ای به تبادل اطلاعات مورد نیاز خود
می پردازند. بنابراین، عوامل ارتباطی در عصر حاضر ازجمله شبکه های تلویزیونی ماهوار ه ای،
اینترنتی، مجله و غیره موجب تسهیل تعاملات بین انسا ن ها گردیده اند. از این رو، قیام و سقوط در
کشورهای عرب منطقه با تاسی گرفتن از یکدیگر و با استفاده از فضای جدید ارتباطاتی شکل گرفته
است که می توان این عامل را راهی برای رسیدن به موج چهارم دموکراسی خواهی در
خاورمیانه دانست.
The authors have sought to examine the revolutions and politicalsecurity developments in the Arab countries from a different perspective.The dominant outlook views the Arab revolutions as the Arab Spring and Islamic Awakening، but the authors believe that these categories are unable to illuminate all aspects of these developments. Thus، drawing upon postmodernist theory، they maintain the factor that can lead to the domino like overthrow of dictators and uprisings in the similar countries is the networking of communications. That is to say that human beings engage in communicating their needed information through the virtual world، media and satellite space. Hence، communication means in the current age including TV-satellite networks، Internet، magazine etc. have facilitated interactions among human beings. As a result، uprisings in the regional Arab countries have taken place with receiving inspiration from each other and use of new communication space، which can be considered as a path to the fourth wave of democratization in the Middle East.
خلاصه ماشینی:
در راستاي اين انقلاب ها در کشورهاي عربي ، مقالات متعددي نوشته شده اسـت کـه برخـي از آنهـا به طور خاص به يک عامل ارتباطي به نام شبکه هاي اجتماعي اشاره کرده انـد و آن را تنهـا عامـل اين خيزش ها دانسته اند.
نکته قابل توجه ديگر در اين حوزه آن است که در تحـولات و بحـران هـاي سياسـي ، فـضاي شايعه به شکل گسترده اي شکل گرفته و بر اين تحولات نيز اثرگذار مي شود، که در اين مورد نيـز شبکه هاي اجتماعي اين قابليت را دارند در اين حوزه ها هم وارد شـده و بـا اسـتفاده از فـضاهاي غيررسمي ، در پراکندن شايعه ها نقش مهمي داشته باشند.
از يـک طـرف ، بـا کمـک بـه گسترش عقايد و انديشه هاي مـورد حمايـت دولـت مرکـزي ، يکـسان سـازي و يکـسان انديـشي در گروه هاي قبايلي را فراهم نموده است ، به طور کلي تمرکز رسانه ها در دست دولت هـا، قـدرت و اقتدار داخلي بلامنازعي به آنان داده است ، و از طرف ديگر، جهاني تر شـدن رسـانه هـاي غربـي و دسترسي سهل و آسان به آنها، موجب ظهور (نوعي انسان اقتدارگريز)، اخلاق گريزي و چندپارگي و تنوع در فرهنگ سياسي جوامع اسلامي شده است .
١٢ به هر حال ، دولت هاي منطقه با توجـه بـه حاکميـت رسـانه هـاي بزرگ غربي ، همواره در جست وجوي نوعي سياست فرهنگـي اي هـستند کـه بتواننـد در مقابـل فرهنگ سياسي منبعث از رسانه هاي خارجي ، از هيأت ناموزن و شکننده خود دفـاع نماينـد، امـا تجربه سال هاي اخير نشان داده است که هرگز از اين تعارضات نجات پيدا نکرده اند.