چکیده:
کودتای سوم اسفند 1299ش (کودتای سیاه) توسط انگلیس طراحی و به دست عوامل وابسته به آنها اجرا شد، محصول تغییر سیاست خارجی انگلیس در ایران پس از جنگ جهانی اول بود. انگلیس که از طرفی مجبور به تخلیه قوای خود از ایران و از سویی نیازمند حضور یک نیروی نظامی مطمئن در ایران بود، ابتدا قرارداد مشهور 1919م. را تنظیم نمود، اما زمانی که از تصویب نهایی آن ناامید شد، برای تحقق اهداف خود به فکر انجام کودتا افتاد. منظر انتخابی پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با اتکاء به اسناد و تحقیقات جدید، پاسخ به این پرسش است که کودتای 1299ش چه تاثیراتی در تحولات جامعه ایران بویژه فرآیند وابستگی ایران به استعمار غرب داشت؟ در این راستا کودتای سیاه، اقدامی بود که در جهت شکلگیری یک دولت اقتدارگرا در سالهای پایانی حکومت قاجار صورت گرفت. از طرفی، کودتا صرفا یک جابهجایی در قدرت نبود بلکه سرآغاز برنامهریزیهای گسترده برای تغییرات و دگرگونیهای هویتی در ایران محسوب میگردید. تغییراتی که در گام نخست نظام سیاسی و سرانجام جامعه ایران را درنوردید.
3 Esfand 1299 coup (coup black) which was designed by Britain and applied by the associated factors to them، Caused by changes of Britain’s foreign policy in Iran after the First World War.The Britain which had to evacuate their forces from Iran and on the other hand required the presence of an assured military force in Iran، first adjusted a contract known as 1919، but thought of coup for realization of its goals، when was disappointed of its final approval. The study aims to answer this question by descriptive-analytical method and based on documents and new research what were the impacts of 1299 coup in transformation of Iran’s society especially the process of Iran’s dependence on the West colonialism? In this regard، black coup was an act which happened for the formation of an authoritarian state in the late Qajar. The other hand، the coup was not only a displacement in power، but was the beginning of extensive plans for identity changes in Iran which first were effected the political system and finally Iran’s society.
خلاصه ماشینی:
منظر انتخابي پژوهش حاضر با روش توصيفي- تحليلي و با اتکاء به اسناد و تحقيقات جديد، پاسخ به اين پرسش است که کودتاي ١٢٩٩ش چه تأثيراتي در تحولات جامعۀ ايران بويژه فرآيند وابستگي ايران به استعمار غرب داشت ؟ در اين راستا کودتاي سياه ، اقدامي بود که در جهت شکل گيري يک دولت اقتدارگرا در سال هاي پاياني حکومت قاجار صورت گرفت .
ک به سند شماره ١)NOORMAGS محمدتقي ملک الشعراي بهار از بازيگران سياسي آن روزگار که اطلاعات کثيري از مجموعه تحولات ، رفت و آمدها و تأثيرگذاران خرد و کلان داخلي و خارجي در عرصه سياسي ايران داشت ، پيرامون نقش و مشارکت جدي و تعيين کننده انگليسيها در کودتاي سوم اسفند ١٢٩٩ چنين گزارش ميدهد: «سيد ضياءالدين به مساعدت مستر هاوارد کنسول انگليس در تهران که مردي صاحب نفوذ بود، پيش افتاده ، کودتا را اداره کرد [...
به طور کلي در رابطه با کودتاي سياه و ماهيت آن ميتوان به موارد زير اشاره کرد: - دسيسه هاي دولتمردان انگليسي در امور داخلي ايران در راستاي ايجاد يک دولت قدرتمند و ثبات سياسي در ايران ، در جهت مزاياي اقتصادي کشورشان بود، زيرا آنان با ظهور يک قدرت رو به گسترش سوسياليستي در همسايگي ايران نميتوانستند به اين دول متزلزل و ضعيف اعتماد 12 نموده ، منافع خود را در معرض خطر ميديدند از اين رو به فکر ايجاد يک کودتا برآمدند.