چکیده:
براهین اثبات خدا(تعالی) از مهمترین مباحث فلسفه اسلامی است و همه فلاسفه اسلامی بخشی از آثار خود را به آن اختصاص دادهاند؛ از جمله فیلسوف بزرگ ایرانی ابنسینا. در این مقاله براهین اثبات وجود خدا (جل جلاله) از میان آثار ابنسینا جمعآوری شده و براساس نحوه ارتباط آنها با اصل بطلان تسلسل دستهبندی شده و سپس تک تک آنها از نظر منطقی تشریح و موشکافی شدهاند. در نهایت صحت و سقم آنها ارزیابی شده است.
خلاصه ماشینی:
"تنها نمونه این دسته متن ابنسینا در یکی از رسالههایش از این نحوه استدلال دراثبات مبدأ اول استفاده کرده است: «(1) هر چیزیکه در عالم کون و فساد از آنچه نبوده سپس موجود شده، پیش از وجودش ممکن الوجود بوده، چه (2) اگر ممتنع الوجود بود موجود نمیشد و (3) اگر واجب الوجود بود، ازلی الوجود و ابدی باید باشد و (4) ممکن الوجود ناچار نیازمند به علتی است که او را از عدم بهوجود آورد و (5) خودش محال است علت خود باشد، چه علت بالذات متقدم بر معلول است (6) پس واجب است علت او چیزی غیر از او باشد و (7) سخن در علتش مانند خود اوست و (8) ممکن نیست هر یکی علت دیگری باشد (9) زیرا دور خواهد بود و (10) نیز تقدم شیء بر نفس خود لازم آید و (11) جایز نیست این معنی بهتسلسل الی ما لا نهایة له رود چه (12) اگر ما خطی متناهی در احد الطرفین فرض نماییم که در طرف دیگرش غیرمتناهی باشد و خط دیگری مثل او فرض کنیم و چیزی بر او بیفزاییم؛ پس این دو خط یا متساویاند یا متفاوت (13) اگر متساویاند محال لازم آید چه مفروض زیادتی یکی بر دیگری است و این خلف است (14) اگر متفاوتاند باز محال لازم آید؛ زیرا چیزیکه نهایت ندارد زیادتی نتواند بر لانهایت حاصل کند و (15) اگر خط غیرمتناهی در هر دو طرف فرض کنیم و آن را دو قسمت نماییم، هر یک متناهی در یک طرف و غیرمتناهی در طرف دیگر خواهد بود و این محال است؛ پس (16) واجب است منتهی شود بهعلت اولی» (ابنسینا، 1362 ص 275) تبیین منطقی در تبیین این استدلال که با فرض وجود ممکن آغاز شده و برهانی جهانشناختی است، به جای آنکه ابتدا به توضیح معنای ممکن بپردازد که در واقع جزء مبادی تصوری چنین استدلالی است، برای استحکام بخشیدن به این استدلال و نشان دادن معنای ممکن به دلیل روی میآورد و میگوید: هرچه در عالم نبوده، سپس موجود شده یا [پیش از وجودش] ممکن بوده یا ممتنع بوده یا واجب بوده است."