چکیده:
از دیرباز تا کنون مسئله جبر و اختیار مورد بحث متفکرین بوده است. موضوع وجود اختیار در موجوداتی غیر از انسان همچون فرشتگان و حیوانات و نباتات مطرح شده است. در مورد جمادات با تکیه بر آیاتی از قران کریم، روشن میشود که اختیاری از سنخ وجود آنها در ابتدای خلقت جهان برای پذیرش یا رد امانت و قوانین طرح شده توسط خداوند متعال، را دارا بودهاند. آیات مربوط به تسبیح موجودات نیز بیان میدارد که آنها دارای شعور و آگاهی نسبی میباشند و با توجه به روایات، اختیار ترک تسبیح را دارند. از طرفی با روی کار آمدن فیزیک مدرن و نظریات کوانتومی، بر خلاف فیزیک کلاسیک که مدعی جبر در ذرات بود، با بررسی حالات ذرههای زیراتمی میتوان در مورد وجود یا عدم وجود اختیار در بین ذرات نیز نظریاتی را مطرح نمود.
خلاصه ماشینی:
"حال اگر مفهوم اختیار را ـ که در ابتدای بحث به آن اشاره کردیم ـ در نظر بگیریم، با توجه به مفروضات فیزیک کلاسیک، نمیتوان هیچ جایگاهی برای اختیار ذرات در عالم متصور شد؛ زیرا رفتار ذرات به صورت کاملا تعینی توسط روابط ریاضی بیان میشود و در این روابط همه چیز از قبل تعیین شده است و جایگاهی برای انتخاب وجود ندارد که بتوان اختیار را متصور شد.
هایزنبرگ به عنوان ارائه دهنده اصل عدم قطعیت در کتاب خود، یک آزمایش فکری را برای مشاهده یک الکترون با میکروسکوپ بیان میکند و از آزمایش مطرح شده نتیجه میگیرد که چون برای مشاهده الکترون به فوتونهای نوری نیاز داریم و با توجه به برهمکنش فوتون نوری با الکترون، لاجرم هر چه بخواهیم مکان الکترون را دقیقتر اندازهگیری کنیم باید از فوتونهای با انرژی بیشتر استفاده کنیم، بنابراین سبب میشود سرعت اولیه الکترون بیشتر تغییر کند؛ یعنی هر چند الکترون در ابتدا دارای مکان و سرعت بود اما به علت مشاهده مکان آن توسط ناظر، سرعت آن مقدار جدیدی پیدا کرد و چون راه دیگری برای مشاهده الکترون نداریم، پس عدم قطعیت موجود در نتایج غیر قابل اجتناب خواهد بود.
در مورد اختیار ذرات در جریان کنونی قوانین آفرینش با در نظر گرفتن اینکه علم فیزیک، در طبیعت به دنبال علتهای مادی است؛ در بحث ذرات زیر اتمی ـ همانطور که بیان شد ـ برای برگزیدن یکی از حالات موجود برای الکترون، علت مادی دقیقی مشاهده نشده است و این احتمال وجود دارد که الکترون در هر کدام از حالتهای موجود بهصورت انتخابی قرار گیرد."