چکیده:
هدایت الهی دارای مبدا (منه)، مقصد (الیه)، وسیله (به) و طریق (صراط) است. پرداختن به موضوع هدایت در آیه شریفه «اهدنا الصّراط المستقیم»، بدون تبیین حقیقت «الصراط» که مفعول دوم «اهدنا» و متعلّق هدایت است، در واقع پرداختن به بحثی بدون موضوع است که میتواند به نتایجی ابهامآفرین، مانند تعدّد صراط بینجامد. هدف اولیة این تحقیق، تبیین فلسفی حقیقت صراط از منظر ملاصدرا است. ایشان صراط مستقیم را در دنیا، مفهوما سیر الی الله ـ که حرکت و سیر ارادی و دینی در قالب شرع و صیرورت وجودی انسان در بعد علمی و عملی با تبعیت از مصادیق صراط است ـ و مصداقا «قرآن»، «دین» و «پیامبر و ائمه معصومین^» میداند که در آخرت، نمود صراط دنیایی است و به صورت محسوس، روی جهنم کشیده شده است. هدف ثانوی این تحقیق، اثبات واحدیت صراط به تبع منطقی در ضمن تبیین آن با سه دلیل: (1) وحدت سیاق حکمت خداوند (حکمة الکون) در تکوین و تشریع، (2) تلازم بین واحدیت ربّ و واحدیت صراط و (3) سنخیت صراط با علم و حق است. در نتیجه وی وحدت را لازمه منطقی و فلسفی حقیقت صراط دانسته، تعدد صراط را از منظر عقل مردود میشمرد.
Divine guidance has source، destination، device، and path. Discussing the topic of guidance in the holy verse “show us the straight path”، without explaining the reality of “straight path” which is the second object of “show us” and belong to guidance، is in fact dealing with a discussion without subject which could be led to ambiguous results such as multiplicity of paths. The main purpose of this research is philosophical explanation of the reality of the straight path from Mulla Sadra’s viewpoint. For him، the straight path in the world conceptually means a path towards God which is an optional and religious movement in a religious framework and evolution of human existence within scientific and practical dimensions by obeying the instances of the path and the instances are “the Quran”، “religion”، “prophet and the infallible Imams” which are representations of worldly paths in the hereafter life and cover the hell. The second purpose of the study is logically proving the unity of the straight path along with its explanation by three reasons of: 1. Context unity of God’s Hekmat (Hekmat Al-Kawn) in development and legislation، 2. The correlation between the unity of God and unity of the right path، and 3. The right path is similar to knowledge and righteousness. Therefore، to this scholar، unity is the logical and philosophical necessity of the reality of the right path and multiplicity of the right paths is rejected from a rational perspective.
خلاصه ماشینی:
"(ق / 30) (صدرالمتألهین، 1363: 645 ـ 644؛ همو، 1360 الف: 192 ـ 191 متن) نتیجه همانگونه که قرآن کریم به صورت واضح به مفهوم و مصادیق صراط مستقیم اشاره نموده و آن را واحد شمرده است و از آن جهت که مبدأ و منتهای آن را تنها خداوند متعال میداند، هم به خدای سبحان اسناد داده: «و هٰذا صراط ر بک مستقیما» و هم به راهیان: «صراط الذین أنعمت علیهـم» و با این بیان، چنین بینشی را در موحدان ایجاد کرده که آنچه از خدا است و بهسوی خدا است، واحد است و اختلاف، تخلف و تناقض نمیپذیرد؛ در این تحقیق نیز از جهت فلسفی، حقیقت صراط، هم از حیث مفهوم و هم از حیث مصداق، تبیین شد و واحدیت آن ثابت گشت و تعدد در صراط عقلا مردود گردید.
در این تحقیق با سه دلیل ثابت گردید که صراط مستقیم واحد است و بزرگراهی است که ورود به آن، ورود به حوزه هدایت با امنیت و سلامت است؛ نه متعدد است که متناقض با حکمت و وحدت ربوبی و حقیقت علم و حق باشد و نه انحراف به اصل آن راه دارد که ناسازگار با هدایت الهی باشد؛ مصادیق صراط گرچه متعدد است، همه به یک معنا برمیگردند که متوافقالمعانی و البواطن هستند و آن طریق الی الله بودن است که مصادیق آن در این کارکرد و هدف، همپوشانی و یگانگی دارند؛ زیرا مصادیق صراط مستقیم در جهان عینی، همان «دین»، «قرآن»، و «پیشوایان معصوم» هستند که گرچه تعبیر از آنها متعدد باشد، دارای حقیقتی واحد و تراجم همدیگر و دارای سیاق و هدف واحدند که تولی و گام نهادن در آن یقینا به مقصد منتهی میشود، هر کس آن را بپیماید، به لقاء الله میرسد و هر کس راه دیگری در پیش گیرد، موعدی جز جهنم و غضب الهی نخواهد داشت."