چکیده:
در منابع تاریخ اسلام گزارش شده است که پیامبر اسلام در دوران کودکی طی سفری به شام همراه ابوطالب؛ عمو و سرپرست خود با راهبی مسیحی مشهور به بحیری ملاقات نموده است. طبق گزارش منابع، در این ملاقات که در شهر بصری در منطقه شام اتفاق افتاده است، راهب مسیحی ضمن مشاهده معجزاتی از پیامبر اسلام بشارت پیامبری و بعثت ایشان را مطرح نموده و برای محفوظ ماندن ایشان از شر توطئه های افرادی به ویژه از قوم یهود، توصیه هایی را به ابوطالب ارائه می نماید. این داستان مشهور در قرون اخیر مورد استفاده خاور شناسان قرار گرفته است و آنان این ملاقات را از جمله زمینه های تعلیم پیامبر اسلام و مقدمه ظهور دین اسلام قلمداد نموده اند. در این نوشتار، علاوه بر بررسی جایگاه روایی این داستان به نقد آن در منابع تاریخ اسلام و نیز، به بررسی ادعای خاور شناسان در خصوص این داستان پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
از جمله اشکالات دیگری که به این داستان گرفته شده است این موضوع می باشد که گفته اند اگر تهدید ها و خطراتی که توسط بحیرا مطرح شد و یا سوء قصدهایی که توسط برخی از یهودیان یا اهل کتاب در این سفر نسبت به پیامبر اسلام صورت گرفت واقعی بود و ابوطالب بواسطه جدی بودن این خطر ها و تهدیدها پیامبر را با سرعت از شام به مکه فرستاد به چه علت چند سال بعد یعنی در بیست وپنج سالگی پیامبر او را باعنوان عامل تجاری خدیجه مجددا به شام فرستاد.
اما حاشیه های متناقض آن و نیز برجسته نمودن جایگاه برخی از شخصیت های مطرح صدر اسلام ، نظیر ابوبکر و یا پیروان برخی از ادیان مانند مسیحیان و همچنین تلاش برای معرفی معجزات پیدا و پنهان در جهت اثبات نبوت پیامبر خاتم ، که به هیچ وجه با رویکرد دین اسلام در جهت طرح مبانی این دین سازگار نیست ،به دلائل اینکه اولا نه در منابع تاریخ اسلام شفاف و بدون اختلاف نقل شده است و ثانیا با اصول عقلی و منطقی سازگار نمی باشد، قابل پذیرش نمی باشد.
در پایان ، اذعان می نماییم بنابرآنچه بیان گردید سفر پیامبر اسلام (ص ) در دوران کودکی به همراه عمو و سرپرستش ابوطالب اجمالا قابل پذیرش و قبول است اما بخش دوم این داستان که به ملاقات او با راهب مسیحی و کشف معجزاتی از ایشان و نیز پیامدهای آن می پردازد، بنا به دلائل و ایرادهای مطرح شده ، قابل دفاع و پذیرش نمی باشد.