چکیده:
اصطلاحشناسی بهعنوان یک شاخه زیرساختی علمی در میان همه علوم مطرح است و متصدی شناسایی و تعریف اصطلاحات علوم بهصورت روشمند و قاعدهمند میباشد. دانش تفسیر نیز بسان دیگر علوم، اصطلاحات و واژگان اختصاصی دارد که تعریف آنها، ضروریترین اقدام پیش از بهکارگیری آنها میباشد. در این میان، اصطلاح «مبانی تفسیر» چندگاهی است که در میان علوم اسلامی و بهویژه دانش تفسیر مطرح است و مفسران و قرآنپژوهان از مناظر مختلف، تعاریف گوناگونی از آن ارائه دادهاند. این نوشتار بر آن است تا با بررسی تعاریف پیشین این اصطلاح، تعریف جامع و مانعی از آن ارائه دهد.
As a sub-structural scientific branch، terminology is common in all the sciences and is in charge of identifying and defining the technical terms of sciences in a systematic form. Like other sciences، interpretation has its own terms and vocabulary، whose definition is the most necessary step before utilizing them. Meanwhile، the term “principles of interpretation” has for some time been brought up in the Islamic sciences and particularly interpretation، and the interpreters and Qur’ān researchers have given various definitions for it from different perspectives. The present writing is intended to give a comprehensive and conclusive definition for this term through studying its previous definitions.
خلاصه ماشینی:
با توجه به آنچه گذشت، تفسیر دانشی است که عهدهدار کشف و بیان معنای متن قرآن است و در این فرآیند، تنها به بیان معانی وضعی بسنده نمیکند، بلکه هر معنایی اعم از وضعی و غیر وضعی را که بر الفاظ و عبارات قرآن قابل تصدیق باشد، پوشش میدهد.
چنانکه برخی از مفسران و قرآنپژوهان، اصطلاح تفسیر را به دانشی تعریف کردهاند که در صدد بیان معنای متن و مراد نویسنده است (هادوی تهرانی، 115؛ مصطفوی، 9/95؛ ذهبی، 1/15؛ جوادی آملی، 1/53؛ نجارزادگان، 12؛ صفوی، 34؛ مؤدب، 30؛ بهجتپور، 34؛ علوی مهر، 20).
در این تعریف، اصطلاح تفسیر با تعبیری جامعتر و ترکیبی ارائه شده است که هم کشف معنای متن را دربر میگیرد، و هم بیان مراد مؤلف را پوشش میدهد.
اصطلاح مبانی تفسیری با توجه به تعاریفی که از دو اصطلاح «مبانی» و «تفسیر» ارائه شد، اصطلاح مرکب «مبانی تفسیر» را میتوان این گونه تعریف کرد: «گزارههای علمی که جواز و حقانیت علمی دانش تفسیر و پسزمینههای ذهنی و آبشخورهای فکری مفسر را که به دنبال کشف معنای آیات قرآن، مراد متن آیات قرآن و مراد مؤلف (خداوند عز و جل) بر پایۀ قواعد ادبیات عرب و اصول عقلایی محاوره است، تبیین و اثبات میکنند.
بنابراین با توجه به تعاریفی که از دو اصطلاح «مبانی» و «تفسیر» ارائه شد، اصطلاح «مبانی تفسیر» را میتوان این گونه تعریف کرد: «گزارههای علمی که جواز و حقانیت علمی دانش تفسیر و پسزمینههای ذهنی و آبشخورهای فکری مفسر را که به دنبال کشف معنای آیات قرآن، مراد متن آیات قرآن و مراد مؤلف (خداوند عز و جل) بر پایۀ قواعد ادبیات عرب و اصول عقلایی محاوره است، تبیین و اثبات میکنند.