چکیده:
تربیت جنسی یکی از ساحت های مهم تربیتی است و در متون دینی روش های خاصی را به خود اختصاص داده است. اهمیت ندادن به پیشگیری های لازم در این حیطه و مبتلا شدن متربی به شهوات نامشروع، آفات فراوانی را متوجه او می کند و درمان آن را با مشکلات بسیاری مواجه می سازد. از این رو، روش های پیشگیرانه در این ساحت اهمیت بسیار دارد. از جمله این روش ها که در این حیطه می تواند مورد توجه باشد، «جداسازی بستر کودکان» است. وجوب یا رجحان این امر از منظر فقهی و همچنین مکلفان به آن از سوالاتی است که پژوهش حاضر بدان پاسخ داده است. سوالات فرعی فقهی از جمله مقصود از «مضجع» (بستر)، دخالت یا عدم دخالت جنسیت یا محرم بودن کودکان در این امر، انتهای حکم از لحاظ سنی، ابتدایی یا استمراری بودن تکلیف و سوالاتی از این قبیل، یازده فرع را به خود اختصاص می دهد.
Sexual ethics is one of the most important aspects of education and upbringing (tarbiyah) with special methods allotted to it in religious texts. Not giving importance to necessary preventions can entail grave consequences for the trainee because he will be afflicted with illicit lust. Such problems are then difficult to cure. Thus، prevention methods are of immense importance in this regard. Among those methods that can be taken into consideration is to separate a child’s bedroom. The necessity or desirability of doing this is among the questions that the present research aims to investigate. The different aspects of this topic such as the concept of “bed”، gender، blood relation، continuity or discontinuity of obligation and questions of this nature are among the eleven subtitles discussed in this article.
خلاصه ماشینی:
روايت دلالت کننده بر تفريق مضاجع بعد از شش سالگي در يک حديث نيز امر به تفريق مضاجع کودکان در شش سالگي وارد شده است : روي أنه يفرق بين ال صبيان في المضاجع لسـت سنين ( صدوق ، ١٤١٣: ٣/ ٤٣٦؛ حر عاملي، ١٤٠٩: ٢٠/ ٢٣١ و ٢١/ ٤٦١؛ مجلسي، بيتا: ١٠١/ ٩٧؛ طبرسي، ١٤١٢: ٢٢٣)؛ بين بچه ها وقتي به شش سالگي رسيدند، در بستر جدايي انداخته ميشود.
شـــبهۀ نزول روايات در فضـــايي که خانه ها کوچک بوده و فرزندان زياد بودند، بدين صورت پا سخ داده ميشود که اين امر نميتواند به وجوب ا ستخراج شده از احاديث لطمه وارد سازد، زيرا اين وجوب ا ستخراج شده قوي ا ست و در فرض ذکر شده ، اوليا ميتوانند با جداسازي لحاف و ايجاد فاصله بين کودکان ، به تفريق مضــاجع عرفي اقدام نمايند و در صــورت عدم توان به اين کار، عســر و حرج صادق بوده و عنوان ثانوي است و مانع اصل استخراج حکم وجوب از مجموعه روايات ذکر شده نخواهد بود.
اما اينکه اين جلوگيري از باب اولويت در روايت تفريق مضاجع باشد، قابل اثبات نيست ، بلکه از باب «وقايه » و «امر به معروف و نهي از منکر» و ديگر قواعد الزامي و غيرالزامي عام لازم اســـت ، زيرا در روايت تفريق مضــاجع ، احتمال دارد شــارع در دوران کودکي به ســبب عدم فهم و کنترل کامل فرزندان ، حکم به لزوم جداسازي بستر آن ها توسط اوليا کرده است .