چکیده:
تکرار حوادث اسیدپاشی در جامعه، به منزلة مسئلة اجتماعی، موضوعی درخور تامل است. بدون تردید یکی از جرائمی که در هر بار ارتکاب آرامش اجتماعی جامعه را بهشدت برهم میزند اسیدپاشی است. بررسی عمیق جوانب مختلف این پدیده میتواند زمینههای مناسب برای کنترل موثر آن را فراهم کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربة قربانیان اسیدپاشی انجام شده است.این تحقیق کیفی است و به روش نظریة مبنایی صورت گرفته است و برای گردآوری دادهها از مصاحبة نیمهساختار با قربانیان اسیدپاشی استفاده شده است. نمونهگیری برطبق اصول نمونهگیری تحقیقات کیفی با دوازده نفر از قربانیان اسیدپاشی صورت گرفت و تجزیه و تحلیل دادهها به روش اشتراوس و کوربین انجام شد. براساس تحلیل صورتگرفته مقولههای ارزشمندی زیبایی و بافتار سنتی، بستری بود که قربانیان پدیدة اسیدپاشی را در آن تجربه میکردند. درصد سوختگی، ازدسترفتن زیبایی و تحصیلات بهمنزلة شرایط میانجی بر تجربة آنها از اسیدپاشی نقش داشت و مقولههای محرومیت اجتماعی، سرسخت شدن، درماندگی، و بازماندن، پیامدهایی بود که قربانیان تجربه کرده بودند.پیامدهای روانی و اجتماعی اسیدپاشی بهشدت آسیبزاست و قربانی تا مدتهای طولانی و حتی تا پایان عمر درگیر آن خواهد بود. شناخت فرآیند ایجاد این پدیده و پیامدهای آن میتواند زمینة توانبخشی روانی و اجتماعی سریعتر و بهتر قربانیان را فراهم آورد و به تسهیل ورود مجدد آنها به جامعه منجر شود.
خلاصه ماشینی:
"در عین حال این محرومیتهای بیرونی را در بستری تجربه میکنند که در آن زیبایی به منزلة ارزش مهمی بهویژه برای زنان در نظر گرفته میشود و محیط اجتماعی کوچک و پیوندهای درهمتنیدهای که ازجملة ویژگیهای بافتار فرهنگی است, که قربانیان در آن زندگی میکنند, باعث میشود میزان تحمل و پذیرش تفاوتها پایین آید و فرد بهسوی تجربة عمیقتر محرومیتهای درونی و بیرونی سوق پیدا کند, محرومیتهایی که از یکسو فرد خود را فاقد مختصات ظاهری طبیعی انسانی میداند و از سویی همین احساس محرومیت درونی با بازخوردهای بیرونی تشدید و تقویت میشوند.
البته هرچه ناحیة سوختگی ناشی از اسیدپاشی در مناطقی از بدن مانند صورت یا گردن باشد و شدت آن نیز بیشتر باشد، با توجه به اهمیتی که سیمای بیرونی در شکلگیری هویت فردی و اجتماعی قربانیان دارد، این تجربة ذهنی و بیرونی محرومیتها برای فرد دردناکتر میشود؛ زیرا فرد هویت اجتماعی خود را خدشهیافتهتر مییابد و نیز به دلیل درمعرض دید قرارداشتن، بیشتر هدف برخوردهای آزاردهندة برخاستة از محیط فرهنگی خود قرار دارد و بالطبع هرچه محل و شدت سوختگی کمتر و در نواحی دیگر بدن باشد، تحمل این فاجعه برای او راحتتر میشود.
نتایج این پژوهش نشان داد که این پدیده نوعی خشونت بین فردی است که با وقوع آن، قربانیان، رنج مادامالعمر را در بستری تجربة میکنند که تأکیدش بر زیبایی بهمثابة ملاکی برای مطلوبدانستن یا ندانستن افراد است و در همین بستر ارزشگذار است که تجربة قربانیان از اسیدپاشی به پیامدهایی مانند احساس بازماندن و محرومیت اجتماعی منتهی میشود, پیامدهایی که از سطح فردی و خانوادگی فراتر میرود و شدتبخش انزوای اجتماعی فرد میشود."