چکیده:
تحلیل طیبات و تحریم خبائث از مواضع دین مبین اسلام است؛ بر همین اساس است که اسلام توحید را واجب و رمز پیروزی بشریت قرار داده و در مقابل، شرک را تحریم کرده است. این قاعده در تمام عرصه های زندگی انسان رعایت شده است و اگر در جایی به ظاهر خلاف آن مشاهده شود، حتما در پس آن حکمتی نهفته است. عده ای بر آن اند که اسلام هنر را به طور کلی و موسیقی را به طور خاص تحریم کرده است. این افراد کوشش می کنند برای ادعای خود دلایلی بیاورند؛ اما شارع حکیم به این اصل پایبند است که حکم هر مسئله را بر اساس جلب منافع و دفع مفاسد صادر نماید. هنر از جمله منافعی است که از زندگی انسان جدا نمی شود و در شرایطی که سبب کمک رسانی به اسلام و مسلمانان باشد، به آن امر هم می شود. با این وصف، گاهی از هنر به گونه های مختلف و در شرایط متفاوت، با شیوه های ناپسند علیه اسلام و بشریت استفاده می-شود. در این پژوهش، ابتدا موسیقی و مقاصد شریعت را تعریف نموده، سپس به بیان ارتباط میان موسیقی و مقاصد می پردازیم و با بررسی نصوص موجود در این موضوع، به این نتیجه می رسیم که موسیقی در تمام شرایط یک حکم ندارد. روش کار در این پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی است.
Making the pure things lawful and prohibiting the evils is one of the principles of Islam. It is for the same reason that Islam considers the belief in unity of God as a Wājib (an essential part of Islamic faith) and forbids all the different forms of polytheism. This principle is observed in all spheres of human life but if it seems otherwise in special cases، there is the Hikmah (Wisdom) of God behind it. Resorting to certain reasons، some maintain that Islam has forbidden art in general and music in particular. But the Shaare al-Hakim (the Wise Law-maker) adheres to the principle that the order regarding every issue must be decided based on its advantages and disadvantages. Art is an advantage inseparable from human life. Art is even encouraged by Islam in cases where it can contribute to Islamic faith and assist Muslims. However، art is sometimes used in unfavorable ways and in different conditions against Islam and humanity. The present study firstly defines music and ultimate religious purposes of practical regulations (Maqasid al- Sharia) and then considers the relationship between the two. By analyzing texts on this issue، the study concludes that Islamic orders regarding music are not one and the same in all cases. Furthermore، the study uses descriptive and analytic procedures in terms of methodology.
خلاصه ماشینی:
"علاوه بر این ابنحزم میافزاید: چنانچه شخصی قرآن را یا قسمتی از آن را خریدار شود تا به وسیله آن مردم را از راه خدا گمراه و منحرف سازد و قرآن و راه خدا را به ریشخند و باد استهزا گیرد، بدون شک چنین شخصی نیز کافر است و این همان چیزی است که خداوند آن را در آیه فوق، صراحتا نکوهش کرده است؛ اما کسی که خریدار سخنانی است، نه به قصد اینکه به وسیله آن مردم را از راه خدا گمراه و منحرف سازد، بلکه به این خاطر که خود را به آن سرگرم کرده، روح و روان خود را شاد نماید، مسلما خداوند چنین فردی را نکوهش نکرده است؛ بنابراین وسیله و دستآویز قرار دادن «لهو الحدیث» در آیه مذکور برای حکم کردن به حرام بودن آواز باطل و بیهوده است.
4. موسیقی و استحباب این قسم را میتوان در چند بند ذکر کرد: - تشویق نفس بر عبادت؛ ابنحزم ظاهری دراینباره چنین میگوید: «هرگاه کسی از غنا برای شاد کردن روحش به خاطر قوی کردن خود در بهجا آوردن عبادت و تشویق نفس خود بر نیکوکاری استفاده نمود، او انسانی مطیع و نیکوکار است» (ابنحزم، بیتا، 9/76) و آشکار است که واژه مطیع و محسن برای کسی به کار میرود که یا واجبی دینی یا مستحبی را انجام دهد."