چکیده:
امروزه سلامت اجتماعی زنان به موضوعی مهم و حساس تبدیل شده است. سلامت اجتماعی، بازتاب شرایط جامعه است و از عوامل اجتماعی متعددی ریشه می گیرد. همچنین، در عصر حاضر اعتماد، به موضوعی حیاتی برای جوامع انسانی تبدیل شده است. از اینرو، پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی رابطه اعتماد اجتماعی با سلامت اجتماعی زنان شهر یزد بپردازد. در این پژوهش، به روش پیمایش و با نمونه گیری خوشه ای متناسب (PPS)، 288 زن انتخاب شدند. یافته ها بیانگر آن است که ارتباط معنادار و مستقیمی بین اعتماد اجتماعی و سلامت اجتماعی وجود دارد و ابعاد مختلف اعتماد اجتماعی، 23 درصد واریانس سلامت اجتماعی را تبیین میکنند. براساس ضرایب بتای استانداردشده، متغیرهای قابلیت اعتماد به محیط (22/0β=)، اعتماد بین شخصی (21/0β=)، اعتماد تعمیم یافته (18/0β=) و اعتماد نهادی (12/0β=)، بهترتیب بیشترین سهم را در تبیین سلامت اجتماعی دارند؛ علاوهبراین، نتایج مدل سازی معادلههای ساختاری نشان داد که با افزایش اعتماد اجتماعی، سلامت اجتماعی نیز افزایش می یابد.
Today، women`s social health has become an important and critical issue. Social health is the reflection of society`s conditions and it is derived from multiple social factors. Intervention in these factors is beyond the medical profession and sociologists are required in this field. On the other hand، trust has become a vital topic in human communities in the present era. Considering the effect of trust on social health، this paper aims to study the relationship between social trust and women`s social health in Yazd، Iran. The survey study was performed and as many as 288 females were chosen through proportionate cluster sampling (PPS). Findings indicate that social trust and its dimensions are found to have significant and direct relationship with social health and different dimensions of social trust are able to determine 23% of social health variance. According to standardized Beta coefficients، reliability on environment (β= 0.22)، interpersonal trust (β= 0.21)، generalized trust (β= 0.18)، and institutional trust (β= 0.12) have the highest contribution to determine social health. In addition، modeling results of structural equations showed that social trust rise leads to social health increase.
خلاصه ماشینی:
به اعتقاد کاواچي و همکاران (٢٠٠٤) نيز سرمايۀ اجتماعي و شاخص هاي آن مانند عضويت در سازمان ها، اعتماد اجتماعي و مشارکت مدني ، با وضعيت بهتر سلامت رواني در ارتباط است .
به اعتقاد کاواچي نيز اگر اعتماد اجتماعي در حد مطلوب باشد، مشارکت افراد در فعاليت هاي اجتماعي افزايش مييابد و مشارکت بيشتر هم به دستيابي به امکانات رفاهي ، بهداشتي و آموزشي بيشتر منجر ميشود (کاواچي و برکمن ٢، ٢٠٠١: ٣١)؛ علاوه براين ، مشارکت اجتماعي ناشي از اعتماد، احساس شادابي فرد را تقويت مي سازد و از اين راه به بهبود سلامت رواني و اجتماعي او کمک مي کند (ترنر٣، ٢٠٠٣: ١٠)، اما هنگامي که مشارکت افراد ضعيف است ، فراگيري بي اعتمادي ، پيامدهاي مصيبت باري براي سلامتي و بهداشت (رواني ) افراد دارد (کاواچي و برکمن ، ٢٠٠١: ٣١)؛ بنابراين ، يکي از مؤلفه هاي مهم و مؤثر در تحليل سلامتي است ؛ زيرا درصورت بياعتمادي ، فرد در چارچوب هاي اجتماعي جذب نميشود و احساس مي کند هيچ فصل مشترکي بين ارزش هاي فردي و اجتماعي اش وجود ندارد؛ بنابراين ، به محيط اطراف خود و حتي ارزش ها و هنجارهاي جامعه بي اعتماد مي شود (کاهش يکپارچگي اجتماعي ).
درنهايت ، فرضيۀ اصلي تحقيق (بين ميزان اعتماد اجتماعي و سلامت اجتماعي زنان رابطه وجود دارد) نيز تأييد ميشود که با نتايج پژوهش هاي سفيري و منصوريان (١٣٩٣)، زکي و خشوعي (١٣٩٢)، علمي (٢٠١٤)، گروزن و همکاران (٢٠١١)، گيلبرت (٢٠٠٨)، هارفام و همکاران (٢٠٠٤)، کاواچي و همکاران (١٩٩٩) و خواجه دادي (١٣٨٧) همخواني دارد.
يافته هاي نظري نيز بيانگر همبستگي بالاي ميزان اعتماد اجتماعي افراد هر جامعه با سلامت اجتماعي است .