چکیده:
اگر بپذیریم که علوم اجتماعی در ایران با موانع معرفتی متعددی روبهرو است که مانع از تثبیت و رشد آن میشود، پرداختن به ریشههای این موانع لاجرم یکی از ضرورتهای جامعهشناسی در ایران خواهد بود. بخش مهمی از این موانع معرفتی به سنتهای فکریای باز میگردد که عمدتا در فرهنگ دینی رشد کرده و بهعنوان جزئی از فرهنگ اسلامی شناخته میشوند. پرداختن به درک هر یک از این سنتهای مختلف از «عقل» بهعنوان ابزار اصلی شکلدهی به علوم اجتماعی، کمک خواهد کرد که با شکلگیری «نقد عقل» و معین شدن حدود عقل، «محدودیتها و امکانات» عقل در فرهنگ اسلامی در مواجهه با علوم اجتماعی هویدا گردد. فلسفهی شیعی یکی از مهمترین سنتهای فکری دینی در ایران است که از زمان صفویه تاکنون در قالب حکمت متعالیهی صدرایی شکل غالب را در حوزههای علمیه داشته است. سنجش آرای آیتالله جوادی آملی در این حوزه علاوه بر شان فلسفی ایشان بهعنوان شاگرد برجستهی علامه طباطبایی، بهدلیل طرح و پیگیری مداوم بحث «اسلامیسازی علوم» نیز ضرورت دارد.
این مقاله مدعی است باور به دستیابی به «یقین» در فلسفه و اکتفای به نص و «تعطیل عقل» در فقه، باعث شده که «عقل» و توانمندیهای آن در سنتهای مختلف شیعی مورد «نقد» قرار نگیرد. ازاینرو «نقد عقل» در سنت فلسفی شیعی تاکنون بهصورت جدی شکل نیافته و «حدود» آن مشخص نشده است. تنها در پارهای مباحث حاشیهای که عمدتا برگرفته از علم «اصول فقه» میباشند، در سایهی باور به «ظنی» بودن عقل، سویههایی از ظرفیت شکلگیری «نقد عقل» بهچشممیخورد. تاریخی نبودن فلسفهی شیعی و نپرداختن به سیر تاریخی تحولات عقل، یکی از دلایل اصلی شکل نگرفتن «نقد عقل» است.
Social sciences in Iran face some epistemological obstacles that prevent its development and an attempt to discuss the nature of these obstacles seems very important. An important part of these obstacles refers to the theoretical traditions that have developed in religious culture and nowadays are known as a part of Islamic culture. Discussion about the interpretation of each of these traditions, in concept of “Aql” (reason, intellect) as the main epistemological way in forming social sciences, will help us to involve the “critique of Aql”. By determination of the limitations of “Aql”, we will be aware of our culture’s limitations and abilities in encountering social sciences.
Shiite philosophy is one the most important of these traditions that in the form of “Hekmat e motealie” was the main stream of the philosophy in Iranian traditional Islamic schools (Howza) from the time of Safavid dynasty. In this regard critique of the writings of Ayatollah Javadi Amoli, because of two main reasons is important. First, he is one of the main followers of Allameh Tabatabaei, the most famous figure of contemporary Shiite philosophy, and second, Javadi Amoli,s theory of “Islamisation of sciences” is important.
The main point of this paper is that, believing on the possibility of reaching certainty among Shiite philosophers on one hand and, rejecting “Aql” on the basis of sufficiency of holy texts (Quran and Hadith) among the Faghih’s on the other hand are two main epistemological reasons that critique of “Aql” has not been developed yet in Shiite tradition. Inattention to history, mainly history of evolutions of “Aql” is another reason for lack of “critique of Aql” in Shiite philosophy.
Critique of reason, Social science, Ayatollah Javadi Amoli, Shiite philosophy
خلاصه ماشینی:
نقد عقل فلسفی شیعی درنسبت با علوم اجتماعی : در میانه ی یقین فلسفی و تعطیل فقهی (مطالعه ی موردی آرای آیت الله جوادی آملی) سارا شریعتی مزینانی ١ استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران (علمیـپژوهشی) آرمان ذاکری دوره ٢٠،شماره اول :٢٢٢-١٨٩ کارشناس ارشد جامعه شناسی دانشگاه تهران شاپا ٢٨٠٩-١٠١٠ نمایه در ISC دریافت ٩٢/١٠/٥ پذیرش ٩٢/١٠/٢٢ چکیده اگر بپذیریم که علوم اجتماعی در ایران با موانع معرفتی متعددی روبه رو است که مانع از تثبیت و رشد آن میشود، پرداختن به ریشه های این موانع لاجرم یکی از ضرورت های جامعه شناسی در ایران خواهد بود.
اهمیت مطالعه ی آرای آیت الله جوادی آملی درنسبت با علوم اجتماعی هم چنان که بسیاری از پژوهشگران تاکید کرده اند پس از ملاصدرا و مکتب اصفهان تاکنون ، فلسفه ی صدرایی شکل غالب فلسفه در ایران بوده است (کربن ١٣٨٥: ٤٨٢).
برای این منظور از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دست یابی به ابعاد مختلف رای آیت الله جوادی آملی درباب مفاهیمی چون «عقل » و «علم » و نسبت آن ها با علوم اجتماعی استفاده شده است .
عقل در فلسفه ی صدرایی نگاهی کلی به مجموعه ی آثار آیت الله جوادی آملی نشان می دهد که در بحث از مفهوم «عقل » مرادات متفاوتی ذیل این مفهوم به کار گرفته شده است و حتی «روش به کارگیری عقل » در هر یک از آن ها متفاوت بوده و نمیتوان از روش به کارگیری واحدی ذیل عنوان عقل سخن گفت .