چکیده:
امروزه اموال معنوی در دو عرصه مالکیت فکری و مالکیت صنعتی به طرز شگفتآوری گسترش یافتهاند. این گسترش و شیوع، حمایت وسهولت در نقل و انتقال اموال معنوی را میطلبد. قانونهای موجود در ایران تلویحا به قابلیت نقل و انتقال اموال معنوی اشاره دارند، اما به اصول حاکم بر این نقل و انتقال نپرداخته است، علاوه بر این در مورد قابلیت انتقال در قالبهای رایج نیز، خلاهای قانونی وجود دارد.
قانونهای موجود در اثبات مالیت و اهمیت حقوق معنوی بهنسبت پذیرفتنی است، اما در جهت انطباق کامل مبانی سنتی و مرسوم مالکیت و نقل و انتقال آن با نظام مالکیت معنوی و نحوه انتقال آنها مشکلاتی وجود دارد. نقل و انتقال اموال معنوی در برخی عقود مانند رهن، صلح، هبه و بیع با موانعی روبهروست و در عقود اجاره، وکالت و عاریه نیز قانونهای فعلی پاسخگو نیست. با عنایت به مواد 454 و 465 قانون مدنی انتقال اموال معنوی در قالب عقد معاوضه امکانپذیر است.
نگارنده با بررسی عقود معین وامکانسنجی انتقال اموال معنوی در قالب این عقود ضمن طرح چالشهای موجود به تبیین نحوه انتقال صحیح اینگونه اموال پرداخته است.
The intellectual property in the field of intellectual property and industrial property amazingly expanded. This expansion of the prevalence of support to ease the transfer of intellectual property in Iran law implies the ability to transfer intellectual property، referred . But the principles of this transfer is paid in addition to portability in common formats as well، there is a legal vacuum.
The rules on proof of taxes and the importance of intellectual property rights is relatively acceptable، but in full compliance with the principles of traditional ownership and transfer of intellectual property and the transfer of intellectual property problems transfer some contracts such as mortgages، peace، gift and obstacles facing sales and lease contracts، powers of attorney and loan current law is not responsive. 454 and 465 of the Civil Code with regard to the transfer of intellectual property in the form of swap contracts is possible.
The author examines the feasibility of certain contracts، transfer of intellectual property in the form of the contracts، while posing challenges to explain how the transfer of ownership has been correct.
خلاصه ماشینی:
از این تمایـل بایـد سود جست و رویۀ قضایی را به این سوی کشاند که انتقال مالکیت حق و امـوال غیرمـادی نیز در تعریف بیع بگنجد و قید «عین » تنهـا بـرای خـروج اجـاره از تعریـف بـه کـار رود» (کاتوزیان ، ١٣٨١: ٤٢) دکتر لنگرودی، ضمن پذیرش این نظر که عین بودن مبیع از عناصر سازندة بیع نیسـت ، مادة ٣٣٨ قانون مدنی را منسوخ دانسته و گفته است : قانونگذار در موارد فراوان که پـس از قانون مدنی تصویب کرده است ، در مورد تعریف بیع خـود را پایبنـد بـه مـادة ٣٣٨ قـانون مدنی نمیداند (لنگرودی، ١٣٨٨: ٤٢٦).
دکتر کاتوزیان پس از آنکه قرارداد واگذاری حقوق مؤلف را جزو عقود معین مـیدانـد (کاتوزیان ، ١٣٨١: ١٠) در این نظر تأمل مـیکنـد و در گفتـاری تحـت عنـوان «بیـع امـوال غیرمادی» ضمن نقد مادة ٣٣٨ قانون مدنی در خصوص ضرورت «عین » بودن مبیـع معتقـد است : «لزوم تلقی بیع بودن ، واگذاری اموال غیرمادی جزو ضروریات و احکام عرف اسـت و باید بدان گردن نهاد و حکم همۀ انتقالات اموال (مادی و غیرمادی) را یکسـان دانسـت ».
در نگاه اول به نظر میرسـد کـه ایـن نوع قالب انتقال با ماهیت عقد اجاره مشابه است ، اما بررسیهای دقیـق تـر نشـان مـیدهـد تردیدهایی که در بحث ماهیت حقوق مالکیت ادبی و هنری وجود دارد، در اینجا هم امکان طرح دارند، در نتیجه ماهیت این گونه انتقالات با عقد اجاره یکی نیست و از طرفـی قـانون ثبت علایم و اختراعات ، سال ها پس از قانون مدنی تصویب شده است ؛ با این حـال ، انتقـال حقوق مالی حق اختراع را اجاره نامگذاری نکرده است .