چکیده:
هدف مطالعه حاضر، شناسایی رابطه بافت فرهنگی، سبک های تفکر و انگیزش پیشرفت با پیشرفت تحصیلی دانشجویان می باشد. بدین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، تعداد 303 دانشجو (207 دختر و 96 پسر) پردیس علوم رفتاری دانشگاه تهران انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای ارزیابی متغیرهای پژوهش از مقیاس فردگرایی/ جمع گرایی و مقیاس فاصله قدرت، سیاهه سبک های تفکر (TSI) و مقیاس انگیزش پیشرفت (AMS-R) استفاده شد. همچنین در این مطالعه معدل دروس دانشجویان به عنوان شاخصی از پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین جمعگرایی/ فردگرایی و سبک تفکر نوع اول و ترس از شکست با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، در حالی که سبک تفکر نوع سوم با پیشرفت تحصیلی رابطه منفی و معنادار دارد. همچنین رابطه بین مولفه فرهنگی فاصله قدرت با پیشرفت تحصیلی و مولفه انگیزشی امید به موفقیت با پیشرفت تحصیلی معنادار نبود. این نتایج بیانگر نقش متغیرهای بافتی و محیطی و متغیرهای مستقل از توانایی در پیشرفت تحصیلی می باشند و بر لزوم شناسایی متغیرهای تاثیرگذار بر عملکرد تحصیلی تاکید می ورزند.
The purpose of present study was to investigate the relationship of cultural context, thinking styles and achievement motivation with academic achievement among behavioral sciences students from university of Tehran. Three hundred and three students (96 boys, 207 girls), selected through stratified sampling method, answered a questionnaire, which consisted individualism / collectivism & power distance scale, thinking styles inventory (TSI), and achievement motivation scale – revised (AMS_R). In this study, the average of previous semesters was indicator of academeic achievement. Research data was analyzed by regression coefficient. Results indicated that contextual variable of individualism / collectivism and complex thinking styles ( also known as type 1 styles ) & achievement motivation to avoid failure were positively correlated with academic achievement and the situation / task - dependent thinking styles ( also as known type 3 styles ) were negatively correlated with academic achievement. Also, there is no significant associatin between contextual variable of power distance & achievement motivation to approach success with one. The study showed the role of contextual and environmental variables & independently of ability variables on academic achievement. Moreover, it emphasized on understanding of effective factors on academic performance.
خلاصه ماشینی:
براي ٢٠٧ ,boys ٩٦) Three hundred and three studentsgirls), selected through stratified sampling ارزيابي متغيرهاي پژوهش از مقياس فردگرايي/ جمع گرايي و method, answered a questionnaire, whichمقياس فاصله قدرت ، سياهه سبک هاي تفکر (TSI) و مقياس power &collectivism /consisted individualism انگيزش پيشرفت (AMS-R) استفاده شد.
يافته ها نشان داد که بين جمع گرايي/ فردگرايي و / contextual variable of individualismسبک تفکر نوع اول و ترس از شکست با پيشرفت تحصيلي also )collectivism and complex thinking styles رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، در حالي که سبک تفکر نوع achievement & (styles ١ known as typemotivation to avoid failure were positively سوم با پيشرفت تحصيلي رابطه منفي و معنادار دارد.
مروري بر نتايج پژوهش هاي اخير نشان ميدهد که برخي عوامل مربوط به ويژگيهاي محيطي و شخصي از جمله بافت فرهنگي (هافستد،١٩٨٠؛ هاسن ،٢٠٠٧؛ اوتي، ١٩٩٧)، سبک هاي تفکر (ژانگ ،٢٠٠١؛ شکري و همکاران ، ١٣٨٥) و انگيزش پيشرفت (امرايي و همکاران ، ٢٠١١؛ مهدوي و همکاران ،١٣٩٠؛ زارعي، ١٣٨٠) با پيشرفت تحصيلي رابطه دارند و هرکدام به نوبه خود ميتوانند يکي از عوامل پيش بينيکننده براي موفقيت و عملکرد تحصيلي يادگيرندگان باشند.
با توجه به نقش عوامل ياد شده و تاثير آن ها بر عملکرد تحصيلي و نبود پژوهشي کاملا مشابه در ايران ، پژوهش حاضر با هدف شناسايي رابطه بافت فرهنگي (با مولفه هاي جمع گرايي/فردگرايي و فاصله قدرت ) و سبک هايتفکر و انگيزش پيشرفت (با مولفه هاي اميد به موفقيت ٣ و ترس از شکست ) دانشجويان انجام شد.