چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی خستگی شناختی در افراد مبتلا به بیماری ام. اس و افراد غیرمبتلا با در نظر گرفتن سبک اسنادی افراد انجام شد. نخست از میان بیماران زن عضو انجمن ام. اس شهر اصفهان با توجه به نمرات بدست آمده از پرسشنامه سبک اسناد، 40 بیمار مبتلا انتخاب شدند، سپس بر اساس نمونهگیری در دسترس 40 زن غیرمبتلا که با گروه مبتلایان در نمره بدست آمده از پرسشنامه سبک اسناد و ویژگیهای سن، تحصیلات و وضعیت تاهل همتا شده بودند به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. آزمودنیها در ۸ گروه (4 گروه کنترل و 4 گروه آزمایش) هر کدام ۱۰ نفر جایگزین شدند. پژوهش دارای چند مرحله بود. در مرحله اول آزمودنیها در گروههای کنترل و آزمایش با مسائل تشخیصی قابل کنترل و غیرقابل کنترل روبهرو شدند و به دنبال آن در مرحله دوم، گروهها در موقعیت حل مسائل آناگرام قرار گرفتند. دادهها به وسیله تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که بین گروههای هشتگانه در خستگی شناختی با توجه به سبک اسناد و نوع تکالیف تفاوت معنادار وجود دارد. به طوریکه مبتلایان به ام. اس که دارای سبک اسناد مثبت هستند در مواجه با تکالیف غیر قابل حل در مقایسه با مبتلایانی که سبک اسناد منفی دارند، خستگی شناختی کمتری را نشان میدهند. همچنین میزان خستگی شناختی در این افراد هیچ تفاوتی با همتایان سالم غیر مبتلایشان ندارد. گروه بیماران ام. اس با سبک اسناد منفی در مواجه با تکالیف غیر قابل حل خستگی شناختی بیشتری را در مقایسه با مبتلایان با سبک اسناد مثبت در مواجه با تکلیف آسان نشان میدهند.
This study aimed to assess cognitive fatigue in M.S disease and non-disease based on attributional style. First,
40 patients were selected among Women members of the MS Society of Esfahan City according to scores
obtained in attribution style questionnair. Then a control group of 40 women without M.S who were matched to
disease in scores of attribution style and the characteristics of age, education and marital status were selected.
Subjects in 8 groups (4 control, 4 experiment) 10 patients each were assigned. This has some stage. First,
subjects in the control and experiment group were facing with controllable and uncontrollable problems
followed up in the second, the groups solved Anagram problems. Data were analyzed by the analysis of variance
and Tukey test. The results indicated the groups are differences in cognitive fatigue according to the
attributional style and type of tasks. Patients has a positive attribution style were faced with unsolvable tasks
showing less cognitive fatigue compared patients with negative attributional style. Also there was no difference
between these with normal counterparts. M.S with negative attribution style in face with unsolvable tasks
showed more cognitive fatigue compared patients with positive attributional style and solvable task.