چکیده:
در مواردی به دنبال وقوع بسیاری از جرایم به ویژه جنایات علیه اشخاص از جمله ؛ تجاوز به عنف ، منازعه ، ضرب و جرح و قطع عضو، سقط جنین و جنایات ناشی از تخلفات رانندگی قربانی علاوه بر آسیب های جسمی معمولا دچار عوارض شدید روانی ناشی از این جرایم میشود، و اینجا است که نظام سیاست جنایی خصوصا دستگاه عدالت کیفری برای هر چه بهتر تحقق پیدا کردن عدالت ، باید قربانی را برای معاینه به مراجع زیربط هم چون پزشکی قانونی هدایت کنند و برای تسکین آلام روحی آنها اقدامات شایسته ای انجام دهند و تا زمانی که چنین اقداماتی انجام نگیرد، در کشور امنیت روانی ایجاد نمیشود. بنابراین زمانی می- توان آرامش روحی و روانی را برای بزهدیدگان جنایات متصور دانست که آنها امید به جبران زیانهای ناشی از این جرایم داشته باشند. بر عکس بسیاری از جرایم که پیامدهای بالنسبه جزیی و پیش پا افتاده دارند و امکان برگشت به حالت قبل از وقوع جرم به سادگی امکانپذیر است ، جنایات علیه اشخاص دارای آسیب های روانی درازمدت نامطلوبی بر قربانیان است ، زندگی آنها را به مخاطره میاندازد و حتی میتواند مرگ آنها را در پی داشته باشد؛ چرا که این جرایم از زمره جرایم خشونت آمیز و ظاهر سازنده عوارض شدید روانی میباشند وعلیه جسم و جان و روح و روان انسان ارتکاب مییابند. با وجود این واقعیت تلخ قانونگذار در جهت جرم انگاری و حمایت از این قربانیان موقعیت ایشان را نادیده انگاشته و کمتر مورد توجه قرار داده است .
خلاصه ماشینی:
جنبه های مغفول روانشناختی جنایات علیه اشخاص برای حمایت از بزه دیدگان در قوانین موضوعه ایران * جاوید پورنگ ** قاسم خادم رضوی شیرعلی خرامین 1 *** تاریخ دریافت : ٩١/٩/١٢ تاریخ پذیرش : ٩١/١١/٣٠ چکیده در مواردی به دنبال وقوع بسیاری از جرایم به ویژه جنایات علیه اشخاص از جمله ؛ تجاوز به عنف ، منازعه ، ضرب و جرح و قطع عضو، سقط جنین و جنایات ناشی از تخلفات رانندگی قربانی علاوه بر آسیب های جسمی معمولا دچار عوارض شدید روانی ناشی از این جرایم میشود، و اینجا است که نظام سیاست جنایی خصوصا دستگاه عدالت کیفری برای هر چه بهتر تحقق پیدا کردن عدالت ، باید قربانی را برای معاینه به مراجع زیربط هم چون پزشکی قانونی هدایت کنند و برای تسکین آلام روحی آنها اقدامات شایسته ای انجام دهند و تا زمانی که چنین اقداماتی انجام نگیرد، در کشور امنیت روانی ایجاد نمیشود.
بر عکس بسیاری از جرایم که پیامدهای بالنسبه جزیی و پیش پا افتاده دارند و امکان برگشت به حالت قبل از وقوع جرم به سادگی امکانپذیر است ، جنایات علیه اشخاص دارای آسیب های روانی درازمدت نامطلوبی بر قربانیان است ، زندگی آنها را به مخاطره میاندازد و حتی میتواند مرگ آنها را در پی داشته باشد؛ چرا که این جرایم از زمره جرایم خشونت آمیز و ظاهر سازنده عوارض شدید روانی میباشند وعلیه جسم و جان و روح و روان انسان ارتکاب مییابند.
نگارنده اعتقادش بر این است که هر کسی مورد تجاوز به عنف و حتی دیگر جنایات علیه اشخاص قرار گیرد معمولا از آسیب های روانی از جمله اضطراب و ترس ، افسردگی ، کاهش عملکرد جنسی و اشکال در سازگاری اجتماعی رنج می برد و امکان برگشت به حالت عادی زندگی دشوار خواهد بود.