چکیده:
کتاب حاضر دربردارنده داستانی تخیلی برای نوجوانان است که توسط «آلی کنن» نوشته شده است. رمان جانور به دلیل نوع نگاهش به دنیا از چشم نوجوانی آسیبدیده میتواند مفید، جذاب و قابل تامل باشد. حرفهای داستان میتواند حرف دل بسیاری از نوجوانان باشد. این نوشتار به نقاط ضعف و قوت این اثر پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
بهراستی، سرنوشت فرزندان بیسرپرست یا بدسرپرست به کجا میانجامد؟ از زبان استیون بشنویم: «اگر قرار بود آدمها را قبل از اینکه پدر و مادر بشوند، بنشانند روی صندلی و باهاشان مصاحبه کنند، بابای من محال بود برای این شغل استخدام بشود.
در این داستان آمده: استیون تحت سرپرستی است، چون مادرش دیوانه و پدرش مجرم سابقهداری است که یا به دردسر افتاده و یا بهزودی خواهد افتاد.
پس گیرایی داستان در کجاست و چیست که خواننده را وامیدارد ۳۳۹صفحه از کتابی را ورق بزند و کنارش نگذارد؟ زبان خشن و عریان و نثر آن؟ یا تعدد حوادث داستانی و انتظار و اشتیاق برای رهایی و پیروزی خیر بر شر و پیروزی نهایی شخصیت اصلی رمان؟ آیا کشش داستانی همان خواست و میل درونی نوجوانان است جهت فایق آمدن بر پلشتیها، دردها و رنجهای زندگی؟ رمان با ضربآهنگی تند شروع میشود: این فهرست ده تا از بدترین کارهای من است: زورگویی: هفتسالگی.
آخر او مثل مادر بقیهی آدمها نیست؛ مثلا یک نمونهاش اینکه سرش را از ته میتراشد ولی میگوید از این کار متنفر است.
با آن شب شش یا هفت سال پیش شروع میکنم که مادرم مرا از تختخواب بیرون آورد، چون بابام آمده بود خانه.
۲۵۰و۲۵۱) و رفتهرفته ماجراهای کتاب با همین جانور هدیهی پدر شروع میشود: جانوری (در صفحات بعد متوجه میشویم جانور، یک تمساح است.
چرا؟ چون نوجوانی بیخانواده و بیخانمان است؟ میدانید، خانهی من خانهی من نیست، با اینکه سه سال است آنجا زندگی میکنم.