چکیده:
در این مقاله واقعه اصلاحات ارضی را در حافظـه جمعـی افـرادی کـه ایـن برنامـه را تجربـه کرده اند، بررسی میکنیم . رویکرد نظری مورد استفاده در این مطالعه ، نظریه کادرهای اجتماعی حافظه و رویکرد حال گرا در مطالعات حافظه جمعی است . تعـداد بیسـت نمونـه را بـا روش نمونه گیری نظری انتخاب و با استفاده از روش مصاحبه غیرساختمند مطالعـه کـردیم . منطقـ ه مطالعه شهرستان تالش در استان گیلان است . یافتـه هـا نشـان مـیدهنـد «خاسـتگاه طبقـاتی»
مهم ترین کادر اجتماعی حافظه جمعی نمونه های مطالعه است ؛ به طـوری کـه یـادآوری واقعـه اصلاحات ارضی، نحوة اجرای آن و تخلفات صورت گرفته در حین اجرای این برنامه در ذهن برخی از نمونه ها با خاستگاه های طبقاتی «اربابی» و «رعیتی» کاملا متفاوت است . رعیـت هـا ی پیشین از آن واقعه به عنوان رویدادی رهاییبخش و برنامه ای منصفانه یاد میکنند؛ درحالی که
در حافظه اربابان سابق ، اصلاحات ارضی همچون برنامه ای طراحیشده از بالا و غیرحساس به وضعیت واقعی مردم نقش بسته است . پس از خاستگاه طبقاتی، به ترتیب ، «دین » و «تحصیلات »
مهم ترین کادرهای اجتماعی هستند که واقعه اصـلاحات ارضـی در درون آن هـا بـه یـاد آورده میشود. نمونه هایی با گرایش های مـذهبی بیشـتر در زمـان اجـرای اصـلاحات ارضـی، آن را تاحدودی در تقابل با شرع میدانند. نمونه هایی با تحصیلات بیشـتر نیـز تصـویری جـامع تـر، عمیق تر و گسترده تر از آن واقعه در ذهن دارند.
خلاصه ماشینی:
"پیش از ورود به بخش یافته های تحقیق ، ذکر این نکته حـائز اهمیـت اسـت کـه در تحقیـق حاضر قصد نداریم داده های به دست آمده از بیست مصاحبۀ انجام شده را تعمیم دهیم ؛ بلکه فقط میکوشیم روایت این افراد از واقعۀ اصلاحات ارضی و شرایط اجتماعی اقتصـادی و سیاسـی فرهنگی زمان اجـرای ایـن برنامـه و پـیش و پـس از آن را بـا توجـه بـه رو ی ت هـا ی افـراد مصاحبه شده بیان کنیم .
یادآوری اصلاحات ارضی در چارچوب کادر خاستگاه طبقاتی پیش از بررسی واقعۀ اصلاحات ارضی در حافظۀ جمعی نمونه هایی با خاسـتگاه هـا ی طبقـاتی مختلف یادآوری میکنیم که در منطقۀ مطالعه علاوه بر خاستگاه طبقاتی رعیتی که کاملا آشکار است ، خاستگاه طبقاتی مالکی به دو دسته تقسیم شده بود: نخست ، بـزرگ مالکـان بـا اراضـی بسیار گسترده و دوم ، خرده مالکان با اراضی نسبتا محدود که اراضیشان را خود کشت نکرده و در قبال بخشی از محصول (عموما نصف محصول ) بـه زارعـانی (رعیـت هـا یی) بـرای کشـت میدادند.
نکتۀ درخور توجه این است کـه در یـادآوری بـه هـ م پیوسـ تۀ واقعـۀ اصـلاحات ارضـی بـا توجیهات دینی آن در بین نمونه هایی با خاسـتگاه طبقـاتی اربـابی یـا رعیتـی، درکـل تفـاوت چشم گیری مشاهده نمیشود و هم اربابان و هم رعیت های سابق ، هـر دو ، مبحـث حلالیـت ر بخش مهمی از خاطرات آن دوران میدانند: وقتی درنتیجۀ اصلاحات ارضی مالکیت اراضیای را کـه روی آن از گذشـته کـار مـیکـردیم ، دریافت کردیم ، بعضی از ماها رفتیم پیش اربابان سابقمان و گفتیم بخشی از اراضیمان را برای حلالیت به شما برگردانیم ."